الگوي بازدارندگي در دولت نبوي و ارزيابي الگوهاي بازدارندگي معاصر

سال چهاردهم، شماره دوم، پياپي 28، پاييز و زمستان 1401، ص7-26

* سيدعلي رضايي موسوي/ دکتراي علوم سياسي، گرايش انديشه سياسي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)     rezaeimosavi@gmail.com 
محمدجواد نوروزي فراني/ استاد گروه علوم سياسي مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)     Mohamadjavadnorozi@yahoo.com
سعيد باغستاني/ استاديار گروه علوم سياسي مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)     sbaghestani598@gmail.com
دريافت: 05/07/1401 ـ پذيرش: 10/10/1401

چکيده
بازدارندگي به‌مثابه اتخاذ راهبردهاي دفاعي، مواجهه و خنثا‌سازي تهديد دشمن قبل از فعليت يافتن آن است؛ به‌گونه‎اي‌که بتوان به مدد آن تهديدکننده را منصرف کرد و هزينه تهاجم را بالا برد. هدف اين پژوهش دستيابي به الگوي ديني بازدارندگي است. در اين راستا جهت نيل به الگو، نخست به ارزيابي الگوهاي بازدارندگي رئاليسم، نورئاليسم و ليبراليسم به ‌عنوان مهم‌ترين مکاتب بازدارندگي در روابط بين‌الملل اشاره شده است. افرون بر آن ناکامي عملي اين الگوها در تأمين امنيت پايدار مورد تأکيد قرار گرفته است. دال مرکزي اين الگوها يعني عرفي‌سازي، و بازوي عملياتي‌شان يعني قدرت‌افکني نظامي، در بُعد تئوريک، با چالش روبه‌روست. در سايه نقد اين الگوها تلاش براي دستيابي به الگويي منطبق با مکتب اسلام اهميت مي‌‌يابد. در مقاله حاضر، با کاربست ترکيبي از دو روش توصيفي ـ انتقادي و تفسيري، پس از بررسي الگوهاي بازدارندگي؛ به واکاوي عملکرد الگوي امنيتي دولت اسلامي، يعني دولت نبوي پرداخته‌ايم. نتيجه بررسي نشان داد که اين دولت، تحقق بازدارندگي کامل را در گرو تقويت رابطه دو‌سويه مردم و حاکميت الهي قلمداد کرده و براي نيل به بازدارندگي و امنيت، نگاه ابزاري به آن مواردي دارد که در سه مکتب مذکور به ‌عنوان هدف، شمرده شده است.
کليدواژه‌ها: الگوي بازدارندگي، دولت نبوي، رئاليسم، نورئاليسم، ليبراليسم.
 

شماره صفحه: 
7