تحلیل کارکردهای مبانی کلان معرفتشناختی دینی در جهاد ترکیبی با تأکید بر دیدگاههای مقام معظم رهبری (مدظله)

Article data in English (انگلیسی)
تحليل کارکردهاي مباني کلان معرفتشناختي ديني در جهاد ترکيبي
با تأکيد بر ديدگاههاي مقام معظم رهبري
محمدتقي رکني لموکي / استاديار گروه الهيات و معارف اسلامي پژوهشگاه علوم اسلامي امام صادق rokni44@yahoo.com
دريافت: 08/01/1404 ـ پذيرش: 21/02/1404
چکيده
انقلاب اسلامي ايران از ابتداي پيروزي مورد تهاجم استکبار بوده است. در حال حاضر اين تهاجم شکل جنگ ترکيبي به خود گرفته است که مقابله با آن، نياز به جهاد ترکيبي دارد. از جمله عوامل تأثيرگذار در جهاد ترکيبي، افزايش معرفت ديني مجاهدان است. اين پژوهش با هدف تحليل کارکردهاي مباني کلان معرفتشناختي ديني در جهاد ترکيبي و بهمنظور مقابله با جنگهاي ترکيبي دشمنان نظام اسلامي انجام شده است. بنابراين سؤال اصلي آن است که کارکردهاي معرفتشناسي ديني در جهاد ترکيبي چيست؟ روش تحقيق، مبتنيبر رويکرد کيفي با تحليل و توصيف محتواي متون اصيل ديني و استخراج نظاممند بيانات مقام معظم رهبري بهعنوان منابع کليدي است. يافتهها نشان ميدهند که سه رکن «معرفت به خداوند»، «معرفت به نفس» و «معرفت به جهان»، بهعنوان پايههاي اعتقادي، چهارچوب مفهومي جهاد ترکيبي را شکل ميدهند. بررسي بيانات مقام معظم رهبري بيانگر آن است که جهاد ترکيبي در سه سطح سخت، نيمهسخت و نرم طراحي ميشود که هماهنگي اين سطوح، مقابلة همزمان با تمامي ابزارهاي جنگ ترکيبي دشمن را ضروري ميسازد. نتايج پژوهش حاکي از آن است که تلفيق مباني معرفتي با راهکارهاي عملياتي، نهتنها اثربخشي جهاد ترکيبي را افزايش ميدهد، بلکه بازتعريف مفاهيم کليدي مانند پيروزي، شکست و مقاومت در گفتمان دفاعي اسلام را موجب ميشود.
کليدواژهها: جهاد ترکيبي، معرفتشناسي، جنگ ترکيبي، رهبري، مجاهدان.
مقدمه
«جهاد» در گفتمان اسلامي مفهومي بنيادين و چندبعدي است که بر پاية مباني اعتقادي و عملي، چهارچوبي جامع براي مبارزة همهجانبه در مسير الهي ترسيم ميکند. اين فريضة الهي، با هدف گسترش و اعتلاي اسلام، برپا داشتن شعائر ديني يا دفاع از آن تعريف شده است (نجفي، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۳؛ عاملي، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۱۶؛ هيکل، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۴). جهاد بر سه رکن اساسي استوار است: نخست، جديت و تلاش بيوقفه، به معناي بسيج تمام ظرفيتهاي مادي و معنوي؛ دوم، مقابله با دشمنان اسلام، اعم از کافران، مشرکان و باغيان؛ بهگونهايکه هرگونه اقدام برضد دوستان اسلام، نهتنها جهاد شمرده نميشود، بلکه فتنهانگيزي است (بيانات رهبر معظم انقلاب، ۲۰/0۶/۱۳۷۳)؛ و سوم، جهتگيري الهي بهعنوان شرط اساسي مشروعيت و ثمربخشي جهاد، بر اساس آية شريفة «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِينَّهُمْ سُبُلَنَا» (عنکبوت: ۶۹)؛ و كسانى كه در راه ما كوشيدهاند، به يقين راههاى خود را بر آنان مىنماييم و درحقيقت، خدا با نيكوكاران است.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، جمهوري اسلامي ايران به دليل ماهيت هويتبخش و تحولآفرين خود، همواره هدف تهاجمات پيچيدة دشمنان قرار گرفته است. اين تهاجمات که در ابتدا به اشکال سنتي (نظامي و اقتصادي) محدود ميشد، در سالهاي اخير با بهرهگيري از فناوريهاي نوين و ابزارهاي شناختي، به الگوي «جنگ ترکيبي» ارتقا يافته است. مقام معظم رهبري با تشخيص اين تحول راهبردي هشدار ميدهند: «امروز جنگهاي دنيا جنگهاي ترکيبي است. جنگ سخت، جنگ نرم، جنگ فکري، جنگ فرهنگي، جنگ با سلاحهاي گوناگون و جنگ شناختي، همه با هم ماية تهاجم به يک ملت يا يک کشور ميشوند» (بيانات رهبر معظم انقلاب، ۱۱/0۷/۱۴۰۱).
بر اساس تحليل بيانات ايشان، بازيگران اصلي اين جنگ، قدرتهاي استکباري به سرکردگي آمريکا، رژيم صهيونيستي و برخي دولتهاي اروپايي هستند که با استفاده از گروهکهاي وابسته، شبکههاي رسانهاي و نهادهاي بينالمللي، تمامي ابزارهاي خود را در حوزههاي مختلف بسيج کردهاند (بيانات رهبر معظم انقلاب، ۱۱/0۸/۱۴۰۱ و ۲۰/0۶/۱۴۰۲).
دشمن در جنگ ترکيبي، علاوه بر گزينة نظامي، پنج محور اصلي را هدف قرار داده است: 1. محور رسانهاي (تحريف واقعيتها و جنگ رواني)؛ 2. محور فرهنگي (تضعيف هويت ديني و ملي)؛ 3. محور امنيتي (نفوذ در نهادهاي حساس)؛ 4. محور اقتصادي (تحريمهاي فلجکننده)؛ 5. محور شناختي (توليد گفتمانهاي تقابلي و ترويج يأس اجتماعي) (بيانات رهبر معظم انقلاب، 0۱/0۱/۱۴۰۲).
در مواجهه با اين تهاجم چندبعدي، طراحي الگوي «جهاد ترکيبي» مبتنيبر آموزههاي ديني و مقتضيات زمانه ضروري است. رهبر معظم انقلاب با استناد به آية «وَجَاهِدُوا فِي اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ» (حج: ۷۸)، جهاد را فراتر از عرصة نظامي و شامل مبارزه در ميدانهاي علم، سياست، فرهنگ، اخلاق و اقتصاد دانستهاند (بيانات رهبر معظم انقلاب، ۱۱/0۷/۱۴۰۲).
اين پژوهش با هدف تبيين نسبت ميان «مباني کلان معرفتشناختي ديني» (شامل معرفت به خدا، نفس و جهان) و «الگوي عملياتي جهاد ترکيبي»، درصدد پاسخ به اين پرسش است که چگونه اين سه رکن معرفتي، منطق جهاد ترکيبي را در برابر جنگ ترکيبي دشمن شکل ميدهند؟ اهميت اين تحقيق در سه بعد زير نهفته است: الف) بُعد نظري: عبور از تقليلگرايي و ارائة چهارچوبي جامع براي تحليل جهاد در عصر حاضر؛ ب) بعد عملياتي: ارتقاي کارايي راهبردهاي مقابله با جنگ ترکيبي؛ ج) بعد گفتماني: تقويت هويت ديني ـ انقلابي و بازتعريف مفاهيمي مانند پيروزي، شکست و مقاومت.
بررسي ادبيات موضوع نشان ميدهد که مطالعات پيشين مرتبط با «مباني معرفتشناختي جهاد ترکيبي»، عمدتاً بهصورت تکبعدي و بدون ارتباط نظاممند با مباني معرفتشناختي ديني انجام شده است. در ميان کتابهاي منتشرشده، آثاري مانند فلسفة جهاد و دفاع (طاهري، ۱۴۰۰)، «نظام دفاعي اسلام (مهري، ۱۴۰۰) و درآمدي بر مکتب دفاعي اسلام (آخوندي و ديگران، ۱۴۰۱) نتوانستهاند پيوندي ميان معرفت ديني و الگوي جهاد ترکيبي برقرار کنند. ازسويديگر، کتابهاي کلامي مانند تبيين براهين اثبات خدا (جوادي آملي، ۱۳۸۶) و الالهيات (سبحاني، ۱۳۸۸) نيز اگرچه به مباحث معرفتشناختي پرداختهاند، کاربرد اين مباني را در عرصة جهاد ترکيبي بررسي نکردهاند.
در حوزة مقالات علمي نيز پژوهشهايي مانند «بازسازي مفهوم تهديد امنيتي بر اساس آموزههاي اسلامي» (باقري چوکامي، ۱۴۰۳)، «پيشرانهاي ديني دستيابي به اقتدار دفاعي» (رکني لموکي، ۱۴۰۱)، «تحليل جنگ هيبريدي غرب عليه جمهوري اسلامي ايران» (افتخاري و راجي، ۱۴۰۱)، «جنگ ترکيبي دشمن و راهکارهاي مقابله با آن» (عباسي خوشکار، ۱۴۰۲) و «ماهيت صحنة جنگ ترکيبي آينده» (ستاريخواه، ۱۳۹۵) منتشر شدهاند. با وجود ارزشمندي اين آثار، نقاط ضعفي نيز در آنها مشاهده ميشود؛ از جمله: الف) تکبعدي بودن: تمرکز صرف بر فقه، کلام يا راهبردهاي امنيتي، بدون ترکيب اين حوزهها؛ ب) غفلت از بيانات رهبري: عدم بهرهگيري از ديدگاههاي مقام معظم رهبري بهعنوان سند راهبردي؛ ج) نبود چهارچوب نظري: فقدان الگويي براي ارتباط نظاممند مباني معرفتي با جهاد ترکيبي.
اين پژوهش با سه نوآوري اساسي، خلأهاي يادشده را پر ميکند: الف) ترکيب دانش ديني و مطالعات امنيتي در تحليل جهاد ترکيبي؛ ب) استناد به بيانات مقام معظم رهبري بهعنوان منبعي دست اول؛ ج) طراحي الگوي «مثلث معرفتي ـ جهادي» براي تبيين ارتباط سه رکن معرفتي (خدا، نفس، جهان) با چهار عرصة عملياتي جهاد.
همچنين اين پژوهش از روش تحقيق کيفي با رويکرد تحليلي ـ توصيفي بهره گرفته است. با توجه به ماهيت موضوع، که مبتنيبر استخراج و تبيين مباني معرفتشناختي جهاد ترکيبي از منابع ديني و بيانات مقام معظم رهبري است، روش کيفي بهعنوان چهارچوب اصلي انتخاب شده است.
1. مفاهيم نظري و عملياتي
1ـ1. جهاد
«جهاد» در لغت به معناي «صرف نيرو براي دفع دشمن» است (راغب اصفهاني، ۱۴۱۲ق، ص۲۰۸). در اصطلاح فقهي، «جهاد» به تلاش طاقتفرسا در راه خدا با استفاده از جان، مال، زبان و ديگر ابزارها، با هدف اعتلاي اسلام و دفاع از آن يا مقابله با دشمنان تعريف ميشود (طباطبائي، بيتا، ج۷، ص۴۴۰؛ نجفي، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۳). اين مفهوم از حيث نوع دشمن يا شيوة مقابله، اقسامي دارد که مهمترين تقسيمبندي آن، تقسيم به «جهاد اکبر» و «جهاد اصغر» است. جهاد اکبر نبرد با نفس و رذايل اخلاقي است که بر اساس روايتي از پيامبر، والاترين جهاد شمرده ميشود (کليني، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۱۲). همچنين جهاد اصغر مقابلة فيزيکي يا غيرفيزيکي با دشمنان بيروني، نظير کافران و مشرکان است. بيشتر آيات قرآن (مانند توبه: ۴۱) و احاديث (شريف رضي، ۱۴۱۴ق، نامة ۴۷، ص۴۲۲)، ناظر به اين نوع جهاد است.
2ـ1. جهاد ابتدايي
جهاد ابتدايي جنگي پيشدستانه براي دعوت به اسلام و برقراري عدالت است. در اين نوع جهاد که مسلمانان آغازگر نبردند، هدف، از بين بردن سيطرة کفر و فراهم آوردن امکان گسترش دين الهي است (نجفى، 1404ق، ج21، ص11؛ حلى، 1408ق، ج1، ص281؛ 1414ق، ج9، ص19؛ مهري، 1400، ج2، ص61).
3ـ1. جهاد دفاعي
اين نوع جهاد به مقابله با تهاجم دشمن به سرزمين، جان، مال يا اعتقادات مسلمانان اطلاق ميشود (نجفي، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۱۴).
4ـ1. جهاد ترکيبي
جهاد ترکيبي مقابلة همزمان با دشمن در ابعاد مختلف نظامي، سياسي، فرهنگي و اقتصادي در پاسخ به «جنگ ترکيبي» اوست. اين اصطلاح، هرچند نوظهور است، در سيرة پيامبر و عقلانيت ديني ريشه دارد. امام خامنهاي از سالها قبل، بدون آنکه عبارت «جهاد ترکيبي» را بهکار برده باشند، در بسياري از سخنان خود بر مفهوم و ماهيت آن تأکيد کردهاند. براي نمونه ميفرمايد:
جهاد [هم] فقط به معناي حضور در ميدان جنگ نيست؛ زيرا هرگونه تلاش در مقابله با دشمن ميتواند جهاد تلقي شود.... اين مقابله، يک وقت در ميدان جنگ مسلحانه است که «جهاد رزمي» نام دارد؛ يک وقت در ميدان سياست است که «جهاد سياسي» ناميده ميشود؛ يک وقت هم در ميدان مسائل فرهنگي است که به «جهاد فرهنگي» تعبير ميشود و يک وقت در ميدان سازندگي است که به آن «جهاد سازندگي» اطلاق ميگردد (بيانات رهبر معظم انقلاب، ۲۰/03/۱۳۷۵).
بر اساس تعاريفي که بيان شد، نظر صحيح آن است که جهاد ترکيبي را تلفيقي از جهاد ابتدايي و جهاد دفاعي بدانيم.
5ـ1. جنگ ترکيبي
جنگ ترکيبي (Hybrid Warfare) شيوهاي است که در آن يک بازيگر دولتي يا غيردولتي از ابزارهاي متعارف (نظامي) و نامتعارف (فرهنگي، اقتصادي، سايبري) بهصورت همزمان براي بيثباتسازي کشور هدف استفاده ميکند. اين جنگ ممکن است با مشارکت نيروهاي منظم و نامنظم تحت فرماندهي واحد اجرا شود (کلانتري، ۱۳۹۵، ص۱۴۶). بر اين اساس، جنگ ترکيبي به معناي ترکيبي از انواع جنگهاي سخت، نيمهسخت و نرم با ابزارها، روشها، نيروها و عناصر قدرتي است که در اين گونهها بهکار رفتهاند (باقري چوکامي و رشيديزاده، 1403، ص14).
جدول 1: مباني معرفتشناختي و ارتباط آنها با جهاد ترکيبي
محور جنگ دشمن ابزارهاي دشمن پاسخ جهاد ترکيبي (بر اساس مباني معرفتي)
رسانهاي تحريف واقعيتها، جنگ رواني جهاد تبيين، تقويت بصيرت (معرفت به نفس)
فرهنگي تضعيف هويت ديني و ملي جهاد فرهنگي، بازتعريف مفاهيم پيروزي و شکست (معرفت به جهان)
اقتصادي تحريمهاي فلجکننده جهاد اقتصادي، مقاومت مبتنيبر خوداتکايي (معرفت به خداوند)
امنيتي نفوذ در نهادهاي حساس جهاد امنيتي، تقويت مرزهاي ايماني (معرفت به نفس)
شناختي توليد گفتمانهاي تقابلي جهاد علمي، تلفيق عقلانيت بشري و وحياني (معرفت به خداوند و جهان)
جدول 2: محورهاي جنگ ترکيبي دشمن و پاسخ جهاد ترکيبي
مؤلفة معرفتي مفهوم کليدي ارتباط با جهاد ترکيبي مستندات از بيانات مقام معظم رهبري
معرفت به خداوند ايمان به حاکميت مطلق الهي، جهتگيري الهي، جهاد بهمثابة عبادت وجودي نبديل جهاد به عبادتي معنوي ـ تقويت روحية استقامت و شهادتطلبي جهاد صرفاً شمشير نيست؛ جهاد در ميدان علم، سياست و فرهنگ است (بيانات، ۱۱/07/۱۴۰۱)
معرفت به نفس شناخت نفس بهعنوان موجودي فراجسماني و داراي ارادة الهي، جهاد اکبر (مبارزه با نفس) مقاومت در برابر جنگ رواني و رسانهاي دشمن ـ تقويت اراده و بصيرت براي مقابله با نفوذ فکري نگذاريد دشمن مثل موريانه به جان پايههاي فکري و اعتقادي مردم بيفتد (بيانات، ۲۲/۰۲/۱۳۸۸)
معرفت به جهان درک دو ساحت مادي (دنيا) و معنوي (آخرت)، ناپايداري دنيا و اهميت معامله با خدا طراحي راهبردهاي بلندمدت مبتنيبر آخرتنگري ـ تبديل شکست ظاهري به پيروزي اخروي جهاد، معاملهاي با خداست که سودش هم در دنيا و هم در آخرت محقق ميشود (بيانات، ۲۲/۰۳/۱۴۰۱)
جدول 3: ارتباط و اثرگذاري مباني معرفتشناختي، جهاد ترکيبي و بيانات مقام معظم رهبري
مؤلفة معرفتي منابع استنادي مفاهيم کليدي ارتباط با جهاد ترکيبي
معرفت به خداوند قرآن (بقره: ۲۱۸)، روايات امام علي (شريف رضى، 1414ق، خطبة 110، ص163)، بيانات رهبري (۱۱/07/۱۴۰۱) ايمان به حاکميت مطلق الهي، جهتگيري الهي، جهاد بهمثابة عبادت وجودي ايجاد انگيزة الهي و تقرب معنوي ـ تقويت روحية استقامت و شهادتطلبي
معرفت به نفس قرآن (ص: ۷۲)، روايات پيامبر (کليني، 1407ق، ج2، ص53)، بيانات رهبري (0۳/03/۱۳۹۵) نفخ روح الهي در انسان، جهاد اکبر (مبارزه با نفس)، تقويت اراده و بصيرت مقاومت در برابر جنگ رواني و رسانهاي دشمن ـ پيشگيري از نفوذ فکري و فرهنگي دشمن
معرفت به جهان قرآن (عنکبوت: ۶۴)، روايات امام علي (کليني، 1407ق، ج5، ص8)،
بيانات رهبري (0۱/01/۱۴۰۲) دو ساحت مادي (دنيا) و معنوي (آخرت)، ناپايداري دنيا و اهميت معامله با خدا تبديل راهبردهاي کوتاهمدت به راهبردهاي بلندمدت ـ تبيين پيروزي اخروي در مقابل شکست ظاهري
2. جايگاه معرفت در تکاليف جهادي
از منظر قرآن، علم و معرفت سازندة هويت و شخصيت انسان است و هرگونه تکامل روحي و معنوي، وابسته به عمق و گستردگي معرفت اوست (طباطبائي، ۱۴۲۱ق، ج۱۷، ص۲۴۳). در همين راستا، اميرالمؤمنين علي در بيان ارزش معرفت، خطاب به کميلبنزياد فرمودهاند: «هيچ حرکتي و جنبشي نيست، مگر آنکه تو در آن به شناخت و معرفت نيازمندي» (ابنشعبه حراني، ۱۴۰۴ق، ص۱۷۱). اين حديث گوياي آن است که جهاد بهمثابة کنشي انقلابي و تحولآفرين، بدون پشتوانة معرفتي، به سطحي نازل از اقدامات خشک و بدون انگيزه تقليل مييابد.
در عرصة «جهاد ترکيبي» که دربرگيرندة ابعاد فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و امنيتي است، آگاهي از مباني معرفتي، مجاهد را از سطح «کنشگر منفعل» به «فاعل آگاه» ارتقا ميدهد. مقام معظم رهبري با تأکيد بر اين مسئله، در تحليل وصيتنامة شهيدي جوان، به شکوفايي معرفت الهي در وجود مجاهدان اشاره ميکنند و ميفرمايند:
يک وصيتنامهاي خواندم که شهيد ميگويد: «من بيقرارم، بيقرارم! آتشي در دل من است که مرا بيتاب کرده است. به هيچ چيز ديگر آرامش پيدا نميکنم، مگر به لقاي تو، اي خداي محبوب عزيز!» اين سخن يک جوان است! اين همان چيزي است که يک سالک و يک عارف بعد از سالها مجاهدت و سالها رياضت ممکن است به آنجا برسد؛ اما يک جوان نوخاسته، در ميدان نبرد و در ميدان جهاد، آنچنان مشمول تفضل الهي قرار ميگيرد که اين ره صدساله را يکشبه ميپيمايد و اين احساس بيقراري و شوق، از سوي پروردگار پاسخ مناسب مييابد. خود اين شوق هم لطف خدا و جاذبة حضرت حق متعال است. اين شگفتي بزرگي است (بيانات رهبر معظم انقلاب، 13/02/1387).
3. مباني معرفتشناسي جهاد ترکيبي
جهاد بهمثابة آموزهاي بنيادين در منظومة فکري اسلام، بر پاية شبکهاي از مفاهيم کلان معرفتي همچون خداشناسي، نفسشناسي و جهانشناسي استوار شده است. اين مفاهيم، نهتنها بهعنوان پيششرط فهم دقيق ماهيت، ضرورت و شيوههاي جهاد، ضروري هستند، بلکه بهعنوان زيرساختهاي نظري، جهتدهندة کنش مجاهدانه در عرصة «جهاد ترکيبي» بهشمار ميروند. در اين ميان، «معرفت» نقشي محوري ايفا ميکند؛ چنانکه قرآن کريم با تأکيد بر پيوند ناگسستني بين «حيات انساني» و «علم»، غايت آفرينش انسان و رسالت پيامبران را «معرفت الهي» و «تعليم حکمت» برميشمارد (ذاريات: ۵۶؛ جمعه: ۲). اين گزارة قرآني نشانگر آن است که جهادِ مبتنيبر معرفت، تنها در پرتو شناختي جامع از خدا، نفس و جهان معنا مييابد. در ادامه به بررسي مباني سهگانة معرفتي و ارتباط آنها با جهاد ترکيبي ميپردازبم.
1ـ3. معرفت به خداوند و جهاد ترکيبي
معرفت به خداوند، بهعنوان محور اصلي مباني معرفتشناسي جهاد، تنها به معناي باور ذهني به وجود خدا نيست؛ بلکه درک حضوري از ربوبيت، مالکيت و حاکميت الهي بر جهان است. قرآن کريم با عبارت «في سبيل الله» (بقره: ۲۱۸)، جهاد را در چهارچوب توحيد عملي تعريف ميکند؛ بهگونهايکه مجاهد، خود را «ابزار» تحقق ارادة الهي ميداند. اين نگرش، تفاوت ماهوي بين جهاد اسلامي و ديگر انواع نبردها ايجاد ميکند. امام علي در تبيين اين مسئله، جهاد را «توسل برتر» به خداوند معرفي ميکند که ريشه در «فطرت توحيدي» انسان دارد:
إنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللهِ ـ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى ـ الإِيمَانُ بِهِ وَبِرَسُولِهِ وَالْجِهَادُ فِي سَبِيلِهِ فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الإِسْلامِ (شريف رضى، 1414ق، خطبة 110، ص163)؛
بيگمان بهترين چيزى كه توسلكنندگان با آن به خداوند ـ سبحانه و تعالى ـ توسل ميكنند، ايمان به وى و رسولش و جهاد در راه اوست، كه قلة رفيع اسلام است.
از ديدگاه فلسفة اسلامي، شناخت خداوند از دو مسير «تکوين» (عقل، فطرت و وجدان) و «تشريع» (نبوت) امکانپذير است. هدايت تکويني، بهرغم ارزش ذاتي، به دليل محدوديتهاي نفس انساني، نيازمند تکميل توسط هدايت تشريعي است (سبحاني، ۱۳۸۸، ج۲، ص۳۸۸ـ۳۹۰). اين دوگانة معرفتي، در جهاد ترکيبي نمود عيني مييابد؛ به اين معنا که مجاهد همزمان با بهرهگيري از عقلانيت بشري (همچون تحليل ميداني)، از آموزههاي وحياني بهره ميبرد. در ادامه به بيان برخي از آثار معرفت خداوند در جهاد ترکيبي ميپردازيم.
1ـ1ـ3. معنابخشي به جهاد ترکيبي
«معرفت الهي» به مجاهد اين توانايي را ميدهد که جهاد را نه بهعنوان «جنگ براي منافع مادي»، بلکه بهمثابة «عبادتي وجودي» تفسير کند. قرآن کريم ايمان به خدا و رسول و نيز جهاد را دو روي يک سکه ميداند: «مؤمنان فقط کسانياند که به خدا و پيامبرش ايمان آوردهاند؛ آنگاه [در حقانيت آنچه به آن ايمان آوردهاند] شک نکرده و با اموال و جانهايشان در راه خدا جهاد کردهاند؛ اينان [در گفتار و کردار] اهل صدق و راستياند» (حجرات: ۱۵). اين آيه نشان ميدهد که جهاد تجلي خارجي ايمان است و ايمان بدون معرفت خداوند ناقص است. در جهاد ترکيبي، اين پيوند عميقتر ميشود؛ چراکه مجاهد در مواجهه با دشمن چندبعدي، نيازمند شناختي عميقتر دربارة خداوند است تا در جهاد همهجانبه با ايماني راسختر گام بردارد.
2ـ1ـ3. اخلاص در عمل
جهاد بايد تنها براي رضاي خدا و اعلاي کلمة توحيد انجام شود. شناخت خداوند به انسان کمک ميکند که نيت خود را از هرگونه شرک، ريا و اهداف دنيوي پاک کند. قرآن کريم ميفرمايد: «وَمَا أُمِرُوا إِلاّ لِيَعْبُدُوا اللهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ» (البينه: ۵)؛ و به آنان دستوري داده نشد، مگر اينکه خدا را با اخلاص در دين پرستش کنند.
قرآن کريم يکي از نشانهاي اخلاص مجاهدان را پرهيز از دوستى مؤمنان با دشمنان اسلام ميداند: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد، دشمن مرا و دشمن خودتان را دوستان خود مگيريد.... اگر براى رضاى من و جهاد در راه من مهاجرت كردهايد، نبايد آنان را دوست خود بگيريد و پنهانى با ايشان دوستى كنيد» (ممتحنه: 1). اين آيه به مؤمنان هشدار ميدهد که اگر جهادتان در راه من و بهمنظور خشنودى من است، ديگر دشمنان مرا دوست مگيريد. نکتة مهم اينکه دوستى با كفار بهمنظور جلب محبت آنان و رفع عداوتشان هيچ سودى به حال مؤمنان ندارد و مشركان، بهرغم مودت بعضى از مؤمنان، اگر به ايشان دست يابند، دشمنى خود را اعمال ميكنند؛ بدون اينكه دوستيهاى مؤمنان تغييرى در دشمنى آنها ايجاد کرده باشد (طباطبائي، 1421ق، ج19، ص266).
3ـ1ـ3. تقويت روحية استقامت و شهادتطلبي
معرفت به خداوند، مجاهد را از ترس مرگ رها ميسازد و شهادت را به «وصال معشوق» تبديل ميکند. مقام معظم رهبري در سخنرانيهاي خود با موضوع «طرح کلي انديشة اسلامي در قرآن»، با اشاره به آية 172 سورة آلعمران، تأثيرات معرفت به خداوند در انسان را بسيار شگرف ميخوانند؛ چنانکه در جنگ احد و با وجود هجمة دشمن، برخي مؤمنان صحنة نبرد را ترک نکردند و با روحية استقامت و شهادتطلبي، دعوت خدا و رسولش براي جهاد را استجابت کردند (بيانات رهبر معظم انقلاب، 11/02/1399). اين نگرش، در تقابل کامل با رويکرد ماديگرايانه به مرگ قرار دارد که آن را «فنا» ميپندارد. از ديدگاه قرآن، شهادت «حيات جاودانه» است (آلعمران: ۱۶۹) و اين باور، پاية معرفتشناسي جهاد ترکيبي را تشکيل ميدهد.
2ـ3. معرفت به نفس و جهاد ترکيبي
در منظومة فکري اسلام، «معرفت نفس» نهتنها سنگ بناي شناخت حقيقي، بلکه زيرساخت ضروري براي درک ماهيت «جهاد ترکيبي» در عرصههاي فردي و اجتماعي است. اميرالمؤمنين علي در تعبيري ژرف، خودشناسي را «طريق معرفت رب» ميخواند (تميمي آمدي، 1410ق، ص588)؛ مفهومي که که در انديشة مقام معظم رهبري تقويت بنيانهاي اعتقادي براي مقابله با دشمن را واجب ميکند: «نگذاريد دشمن مثل موريانهاي به جان پايههاي فکري و اعتقادي و ايماني مردم بيفتد و آنها را دچار رخنه کند. اين مهم است. همه وظيفه داريم مرزهاي ايماني و مرزهاي روحي خودمان را حفظ کنيم» (بيانات رهبر معظم انقلاب، 22/02/1388).
شناخت نفس در مبحث «جهاد ترکيبي»، از سه جهت مهم و اثربخش است: عدم توقف در قوانين ماده؛ نمايانگر عظمت خدا و مظهر قدرت بيکران الهي؛ توجيهکنندة معناي واقعي مفاهيمي همچون مرگ و حيات، سود و زيان، سعادت و شقاوت، و شکست و پيروزي (ر.ک: طاهري سرتشنيزي، 1400، ص490). در ادامه، اين سه جهت بررسي ميشود:
الف) نخست اينکه نفس آدمي محکوم قوانين و محدوديتهاي ماده نيست؛ بلکه فوق زمان و مکان بوده و از نابودي در اثر تعرض آسيبهاي مادي مصون و در امان است. نفس انساني بهمثابة موجودي فرامادي و جاودان، محوريت گفتمان جهادي را شکل ميدهد. ابنسينا با اثبات تجرد نفس استدلال ميکند که «حيات نفس پس از مفارقت از بدن، در ساحتي برتر تداوم مييابد» (ابنسينا، 1403ق، ج2، ص164). اين ديدگاه توسط علامه طباطبائي در تفسير آية «کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ» (آلعمران: 185) تقويت ميشود. ايشان مرگ را «انتقال به مرحلهاي کاملتر از حيات» ميدانند، نه نابودي وجود (طباطبائي، 1421ق، ج4، ص84). چنين نگرشي بنيان هستيشناسي و در پي آن بياعتنايي مجاهد به سختيهاي مادي در ميدان جهاد را شکل ميدهد. مقام معظم رهبري در تحليل تابآوري ملتهاي مجاهد، بر اين نکته تأکيد دارد که پاداش سختيهاي جهاد، شکوفايي است:
به هيچ فردي، به هيچ ملتي و به هيچ جمعيتي، از خزانة غيب الهي هيچ چيز نميدهند؛ مگر با تلاش و کوشش.... ملتهايي که تلاش کنند، مجاهدت کنند، ايثار کنند و از کار و فداکاري نترسند، خداي متعال به آنها همه چيز خواهد داد (بيانات رهبر معظم انقلاب، 29/05/1376).
اين گزاره بازتابي از روايت نبوي است که در آن جواني با دستيابي به «يقينِ» حاصل از خودشناسي، شهادت را عين حيات ميپندارد و پيامبر اين درک را تأييد ميکنند (کليني، 1407ق، ج2، ص53). در واقع، مواجهه با خطرات جهاد، نهتنها تهديدي براي نفس نيست، بلکه بستري براي تعالي آن بهشمار ميرود و به تعبير ملاصدرا، نفسهاي به کمال و شرافت رسيده نفسهاي قوياند که توان انجام کارهاي بزرگ را دارند (صدرالمتألهين شيرازي، 1981م، ج9، ص86)؛
ب) جهت دوم اينکه نفس نمايانگر عظمت خدا و مظهر قدرت بيکران الهي است. قرآن کريم با تعبير «نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» (ص: 72) نفس انسان را مرتبط با ذات الهي ميداند. ابنعربي در تبيين اين آيه، نفس را «آينة تمامنماي اسماء الله» ميخواند که ارادة انساني تجلي «ارادة تکويني خداوند» است (ابنعربي، بيتا، ج2، ص186). اين نگاه، در خوانش مقام معظم رهبري، «پيوند ناگسستني بين جهاد و قوت نفس» معرفي ميشود (پيام رهبر معظم انقلاب، 28/12/1377).
ملاصدرا ناظر به اين جنبة نفس ميگويد: «خداوند نفس انسان را از باب مثالي در ذات، صفت و فعل براي خود آفريد» (صدرالمتألهين، ۱۹۸۱م، ج1، ص265). اين تحليل با تأکيد رهبري بر «لزوم استمرار جهاد اقتصادي در شرايط تحريم» همسوست که مستلزم ارادهاي استوار است (بيانات رهبر معظم انقلاب، تاريخ 08/05/1391). امام علي در خطبة 11 نهجالبلاغه با عبارت «أَنَّ النَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اللهِ سُبْحَانَه»، پيروزي را محصول پيوند ارادة مجاهد با مشيت الهي ميدانند (شريف رضي، 1414ق، خطبة 11، ص55). امام کاظم با اشاره به آية 30 سورة انسان، ارادة انسانهاي وارسته همچون امامان را جزئي از ارادة تکويني خداوند ميدانند که در پرتو معرفت نفس تحقق مييابد؛ پس چنين ميفرمايند: خداوند ـ عزوجل ـ دلهاي امامان را محل ورود ارادة خويش قرار داده است؛ پس اگر خداوند چيزي را بخواهد، آنها نيز آن چيز را ميخواهند؛ همانگونهکه خداوند ـ عزوجل ـ ميفرمايد: «وَمَا تَشَاؤُونَ إِلاّ أَن يشَاءَ اللهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ» (انسان: 30) (قمى، 1404ق، ج2، ص409)؛
ج) جهت سوم اينکه آدمي در پرتو شناخت نفس، معناي مرگ و حيات، سود و زيان و سعادت و شقاوت را درک ميکند. از اين منظر، هر شکستي شکست نيست و نميتوان هر پيروزياي را پيروزي خواند. آنگاه که مجاهدِ مؤمن و بصير به «جهاد ترکيبي» در برابر «جنگ ترکيبي» دشمنان خدا مکلف ميشود، اگر بر فرض و به شکل ظاهري پيروزي نصيبش نشود، چنين سرنوشتي شکست نيست؛ بلکه عين عزت و پيروزي است؛ چنانکه قرآن کريم با نفي مرگانديشي مادي، شهدا را «زندة نزد پروردگار» ميخواند (آلعمران: 169). مقام معظم رهبري نيز با تأکيد بر فرهنگ شهادت و ايثار، بهمثابة فرهنگ مقاومت، بر اين نکته پاي ميفشارد که آنچه ابّهت جمهوري اسلامي را حفظ کرده، فداکاريهاي مردم و ايمانهاي راسخ است (بيانات رهبر معظم انقلاب، 16/11/1396). ايشان افزون بر فداکاري و ايمان راسخ، تکية صريح و شفاف بر مباني، اصول و ارزشهاي انقلاب و مخالفت آشکار با نظام سلطه را رمز مانايي و استقلال انقلاب اسلامي ميداند (بيانات رهبر معظم انقلاب، 19/11/1392). علامه طباطبائي در تفسير آية 15 سورة زمر (قُلْ إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ) معتقد است: خسران نفس به معناي آن است كه آدمى نفس خود را در معرض هلاكت و بدبختى قرار دهد؛ بهطورىكه استعداد كمالش از بين برود و سعادت بهكلى از او فوت شود. پس سرماية نفس را از دست داده است و بدين سبب به هلاكت افتد (طباطبائي، 1421ق، ج17، ص248).
پيوند معرفتي اين سه جهت، ساحت «جهاد ترکيبي» را بهمثابة برآيند ضروري سير تکاملي معرفت نفس تبيين ميکند. معرفت نفس، ازيکسو بنيان نظري مقاومت در برابر جنگ رواني، اقتصادي و نظامي دشمن را فراهم ميسازد؛ و ازسويديگر، عمل جهادي مراتب عاليتري از معرفت را براي مجاهد بهارمغان ميآورد. اين رابطة گفتوگومحور ميان نظر و عمل، به تعادل بين آمادگي نظامي و قدرت معنوي تعبير ميشود که نشانگر جامعيت انديشة اسلامي در مواجهه با چالشهاي ترکيبي است.
به تعبير رهبر کبير انقلاب، حضرت امام خميني، در مقابل چنين دشمني، بايد بهشکل همهجانبه پايداري کرد (موسوي خميني، 1389، ج21، ص134). مقام معظم رهبري در بياني گويا، برخي از «شاخص»هاي اين پايداري را اينگونه معرفي ميکنند:
شاخص اول، پايبندي به مباني و ارزشهاي اساسي انقلاب؛ شاخص دوم، هدفگيري آرمانهاي انقلاب و همت بلند براي رسيدن...؛ شاخص سوم، پايبندي به استقلال همهجانبة کشور، استقلال سياسي، استقلال اقتصادي، استقلال فرهنگي ـ که مهمتر از همه است ـ و استقلال امنيتي؛ شاخص چهارم، حساسيت در برابر دشمن و کار دشمن و نقشة دشمن و عدم تبعيت از او...؛ شاخص پنجم، تقواي ديني و سياسي، که اين بسيار مهم است (بيانات رهبر معظم انقلاب، 14/03/1395).
اين نگاه، ترجمان عملي سفارش قرآني «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» (انفال: 60) در عصر حاضر است.
بر اساس آنچه گفته شد، معرفت به نفس (خودشناسي) در جهاد ترکيبي نقشي حياتي ايفا ميکند و بهعنوان پايهاي براي اخلاق جنگ، حفظ حدود الهي و عملکرد مؤثر مجاهدان در ميدان نبرد شناخته ميشود. در ادامه، برخي از آثار معرفت به نفس، که در جهاد ترکيبي نمايان خواهد شد، تبيين ميشود.
1ـ2ـ3. پيشگيري از تجاوز و ظلم در جنگ
معرفت به نفس، مجاهد را از خطرات خشم کور، انتقامجويي يا تجاوز به غيرنظاميان آگاه ميسازد و او را به رعايت حدود الهي در جنگ ملزم ميکند. قرآن صراحتاً ميفرمايد: «و از حد تجاوز نکنيد که خدا تجاوزکاران را دوست ندارد» (بقره: ۱۹۰). در فتوحات مسلمانان، پيامبر با وجود قدرت کامل، خطاب به سپاه اسلام فرمودند: «سالخوردگان فرتوت و كودكان خردسال و زنان را نكشيد؛ درختان را قطع نکنيد» (کليني، 1407ق، ج5، ص27).
2ـ2ـ3. شجاعت در مقابل دشمن
معرفت به نقاط ضعف و قوت نفس، مجاهد را در ميدان نبرد از ترس بيجا يا فرار از جنگ بازميدارد و روحية شجاعت و فداکاري را تقويت ميکند. قرآن کريم در توصيف مجاهدان راستين ميفرمايند: «همواره در راه خدا جهاد ميکنند و از سرزنش هيچ سرزنشکنندهاي نميترسند» (مائده: 54). مجاهداني که معرفت به نفس پيدا کردهاند، در صحنة نبرد با دشمن، نهتنها هراسي به خود راه نميدهند، بلکه بهتعبير قرآن بر ايمانشان افزوده ميشود و بر خداوند توکل ميکنند (آلعمران: ۱۷۳).
3ـ2ـ3. حفظ انضباط و فرمانبرداري
جهاد در تمام عرصههاي خود نيازمند اطاعت از فرمانده يا مدير بالادست و نيز رعايت قوانين شرعي است. خودشناسي در قالب معرفت به نفس به مجاهد کمک ميکند که از سرپيچي، خودرأيي يا شکستن صفوف پرهيز کند. امام علي در سرزنشي تأملبرانگيز خطاب به افرادي که فرمان جهاد او را اطاعت نکردند، هشدار ميدهد: «هر فرمانده و رهبري كه فرمانش اطاعت نشود، طرح و نقشهاى ندارد و هر اندازه فكر مدير و فرمانده بلند و نقشة او دقيق باشد، هرگز به جايى نميرسد؛ زيرا انضباط و فرمانبرداري در ميان مجاهدان کم است» (شريف رضي، 1414ق، خطبة 27، ص70ـ72).
3ـ3. معرفت به جهان و جهاد ترکيبي
بخش ديگري از معرفتشناسي «جهاد ترکيبي»، در زمينة شناخت جهان است. مجاهد بايد بداند که جهان، متشکل از ظاهر و باطن است. از منظر قرآن کريم، جهان هستي مشتمل بر دو ساحتِ به ظاهر متعارض، اما درحقيقت مکمل يکديگر است: «دنيا» بهمثابة ساحت ظاهري و گذرا، (عنکبوت: ۶۴) و «آخرت» بهعنوان باطن پايدار و حقيقي هستي (انشقاق: 6). اين دوگانگي ظاهري، در تحليل نهايي، تجلي مراتب وجودي واحد است که هدف نهايي آن، آزمون انسان براي نيل به مقام قرب الهي است (مکارم شيرازي، ۱۳۸۰، ج۱۹، ص۷۱؛ ج25، ص401).
در اين چهارچوب، جهاد ترکيبي نه صرفاً يک راهبرد دفاعي، بلکه ابزاري معرفتي براي عبور از ظاهر به باطن جهان تلقي ميشود. با اين وصف، کارکرد چنين معرفتي از جهان براي مجاهدان درک اين حقيقت است که با رسيدن به اين معرفت، جهادشان معاملة جهان دنيا با جهان آخرت است که طبق وعدة الهي، براي چنين معاملهاي پاداشي بزرگ دريافت خواهند کرد (نساء: 74). خداوند در سورة حشر (آية ۱۸) تصريح ميکند که تمامي اعمال انسان در دنيا، مستقيماً بر سرنوشت اخروي او تأثيرگذار است. اين آيه بنيان فلسفة جهاد در اسلام را شکل ميدهد؛ چراکه مجاهد با علم به اين ارتباط وجودي، هر عمل دنيوي را در پرتو نتايج اخروي آن ميسنجد. اميرالمؤمنين علي ميفرمايد: «خداوند جهاد را واجب کرد و آن را بزرگ شمرد و پيروزي و ياري خود را در آن قرار داد. سوگند به خدا، دين و دنياي مردم اصلاح نميشود، مگر بهوسيلة جهاد در راه خدا» (کليني، 1407ق، ج5، ص8).
اين حديث شريف، افزون بر مسئلة وجوب و عظمت جهاد، با تأکيد و سوگند، صلاح دين و دنياي مردم را در جهاد معرفي ميکند؛ زيرا اگر مؤمنان به وظيفة جهاد قيام نکنند، دشمنان بر ايشان تسلط مييابند و عزت و آزادي و حتي معيشت و زندگي آنها را تهديد ميکنند. اين تهديد ميتواند در عرصة نظامي يا غيرنظامي باشد. براي نمونه، هرگاه دشمن عرصة فرهنگ اسلامي را هدف تهاجم خود قرار دهد، براي مجاهدان فرهنگي لازم است که با جهاد تبيين، هجوم دشمن را دفع کنند. با اين مجاهدت، نه فقط دنيا، بلکه آخرت مؤمن نيز اصلاح ميشود؛ چراکه در اثر انجام وظيفة جهاد، خود مجاهد به کمالات روحي، اجر عظيم و رضوان الهي نائل ميشود و نيز در اثر جهاد او، ديگران هدايت ميشوند و راه بهشت و سعادت را ميپويند.
اين نگرش، مطابق تحليل مقام معظم رهبري است که جهاد را «معاملهاي با خدا» ميدانند که سود آن، هم در دنيا و هم در آخرت محقق ميشود. ايشان ميفرمايند:
خانوادههاي شهدا تسلا پيدا ميکنند؛ صبر ميکنند؛ چون ميدانند که اين جوانشان پيش خداست؛ زنده است؛ با خدا معامله ميکنند: «اِنَّ اللهَ اشتَرى مِنَ المُؤمِنينَ اَنفُسَهُم وَاَموالَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يقاتِلونَ في سَبيلِ اللهِ فَيقتُلونَ وَيقتَلون» (توبه: 111). هر دواش اجر دارد: هم از دشمن تلفات بگيريد، اجر دارد؛ هم خودتان بهدست دشمن کشته بشويد، اجر دارد. اينها با خدا معامله کردند (بيانات رهبر معظم انقلاب، 22/03/1401).
وقتي از اين منظر به «جهاد ترکيبي» نگريسته شود، عمل مجاهد موهبت ويژهاي دانسته ميشود که او را از جهان فنا به جهان بقا سوق ميدهد. با اين بيان، مفهوم خطاب الهي به نفس مطمئنه روشن ميشود؛ آنجا که فرمود: «بهسوى پروردگارت بازگرد که تو از او خشنود و او از تو خرسند است. پس در جرگة بندگان من درآى و به بهشت من داخل شو» (فجر: 27ـ30).
از اين منظر، مجاهد تغيير و دگرگوني و فراگيري را ـ که جهان ظاهر بر او مستولي کرده است ـ در پرتو «جهاد ترکيبي»، به راه رهايي از ناآرامي و نيل به ثبات و آرامش متحول ميسازد و بهتعبير امير مؤمنان علي، جهاد دري از درهاي بهشت است که خدا آن را به روي دوستان خاصش ميگشايد (شريف رضي، 1414ق، خطبة 27، ص69).
بر اساس آنچه بيان شد، معرفت به جهان هستي، مبتنيبر بينش توحيدي و درک حکمت الهي از خلقت جهان، آثاري بر جهاد همهجانبه دارد که در ادامه به برخي از آنها اشاره ميشود.
1ـ3ـ3. آخرت عرصة تجلي حقيقت
با کسب چنين معرفتي، جهان در نگاه مجاهد «دار الامتحان» است و انسان با شناخت هدف آفرينش (عبوديت و تکامل روحي)، جايگاه جهاد را در اين مسير درک ميکند. کسي که به اين معرفت دست يابد، جهاد را نه صرفاً نبرد فيزيکي، بلکه ابزاري براي حفظ دين، عدالت و مبارزه با ظلم ميداند. مجاهد با معرفت به جهان هستي درمييابد که جهان آخرت عرصة تجلي حقيقت اعمال خرد و کلان جهان دنياست. قرآن کريم در سورة زلزال (آيات ۷ـ۸) تأکيد ميکند که در آخرت، هيچ عملي در دنيا ـ هرچند کوچک ـ از دايرة حسابرسي الهي خارج نيست. اين حقيقت، انگيزة اصلي مجاهد براي پايبندي به اصول جهاد ترکيبي است؛ چراکه او ميداند تقابل با دشمن در عرصههاي فرهنگي، اقتصادي و نظامي، تنها در صورتي ارزشمند است که با نيت الهي و شناخت باطني همراه باشد. امام خامنهاي (مد ظله العالي) با اشاره به آية يادشده، در وصف شهداي مدافع حرم ميفرمايند:
امتياز هم اين است که اينها در غربت بهشهادت رسيدند. اينهم امتياز بزرگي است؛ اينهم پيش خداي متعال فراموش نميشود و ناديده گرفته نميشود. خداي متعال جزئيات کارها را حساب ميکند.... خداي متعال ميتواند دقيق محاسبه کند. دستگاه خداي متعال دستگاه عجيبي است؛ دستگاه محاسبات دقيق است. آنجا مو را از ماست ميکشند: «فَمَن يعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَيرًا يرَهُ» (زلزال: 7)؛ بهقدر سنگيني يک ذره، کار خوب فراموش نميشود؛ پيش خداي متعال محفوظ است. فضل الهي دربارة شهداي شما انشاءالله فضل بسياري است (بيانات رهبر معظم انقلاب، 22/12/1397).
2ـ3ـ3. تعاليبخش ظاهر و باطن مجاهد
مجاهد با معرفت به جهان هستي، براي متعالي کردن ظاهر و باطن خود تلاش ميکند. تقويت معرفت به جهان، با تمرکز بر خودسازي، مجاهد را از اسارت تمايلات نفساني رها ميسازد. قرآن کريم دراينباره ميفرمايد: «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ»؛ و کساني که براي [بهدست آوردن خشنودي] ما [با جان و مال] کوشيدند، بيترديد آنان را به راههاي خود [راه رشد، سعادت، کمال، کرامت، بهشت و مقام قرب] راهنمايي ميکنيم؛ و يقيناً خدا با نيکوکاران است» (عنکبوت: ۶۹). اين آيه وعده ميدهد که مجاهدان راه خدا را بهسمت معرفت حقيقي هدايت ميکند. اين هدايت، مطابق بيانات مقام معظم رهبري، شامل کساني است که جهاد کنند. ازاينرو خداي متعال هدايتش را، کمکش را، نصرتش را به آنها عنايت ميکند (بيانات رهبر معظم انقلاب، 26/05/1402).
3ـ3ـ3. يقين به نظام هدفمندي جهان
آنگونهکه از متون ديني بهدست ميآيد، جهان بر اساس نظام اسباب و مسببات اداره ميشود؛ چنانکه امام صادق ميفرمايند: «أَبَى اللهُ أَنْ يُجْرِيَ الأَشْيَاءَ إِلاّ بِأَسْبَابٍ» (کليني، 1407ق، ج۱، ص۱۸۳). اين بدان معناست که جهاد نيز بهمثابة يک «سبب» براي تحقق اهداف الهي (مانند احياي حق)، ضرورت مييابد. معرفت به اين نظام، مجاهدان را از تکيه بر قدرت ظاهري، بهسمت توکل بر خداوند، همراه با برنامهريزي عقلاني سوق ميدهد.
4ـ3ـ3. آگاهي به مسئوليت در جهان
قرآن کريم انسان را خليفة الهي در زمين دانسته است (بقره: ۳۰). با اين وصف، انسان با توجه به مسئوليتي که خداوند بر عهدة او گذاشته است، وظيفه دارد که در برابر ظلم و فساد ايستادگي کند و جامعهاش را از تباهي نجات دهد؛ چنانکه امام حسين ـ در سخني که به ايشان منسوب است ـ فرمودند: «إِنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَلا بَطِراً... إِلاّ طَلَباً لإِصْلاحِ أُمَّةِ جَدِّي» (مجلسي، 1403ق، ج44، ص329). اين سخن نشاندهندة آگاهي ايشان از مسئوليت انسان در زمينة اصلاح جامعه است. بنابراين معرفت به حقيقت جهان، جهاد را از سطح نبرد فيزيکي به سطح مسئوليت اخلاقي و اجتماعي ارتقا ميدهد. مجاهدي که به اين شناخت رسيده باشد، حتي در ميدان جنگ، از حدود الهي تخطي نميکند و به اصول اخلاقي پايبند است.
نتيجهگيري
اين پژوهش با تحليل کارکردهاي مباني کلان معرفتشناختي ديني در جهاد ترکيبي و با تأکيد بر ديدگاههاي مقام معظم رهبري، به طراحي الگوي «مثلث معرفتي ـ جهادي»، متشکل از سه رکن «معرفت به خداوند»، «معرفت به نفس» و «معرفت به جهان» دست يافت. يافتهها نشان دادند که تلفيق اين مباني با راهکارهاي عملياتي، کارايي جهاد ترکيبي را در مواجهه با تهديدات چندلايه ارتقا ميدهد و بازتعريف مفاهيمي مانند پيروزي، مقاومت و شکست در گفتمان دفاعي اسلام را ممکن ميسازد. تحليل بيانات مقام معظم رهبري مؤيد آن است که جهاد ترکيبي در سطوح سخت، نيمهسخت و نرم، نيازمند هماهنگي نظاممند براي مقابله با ابزارهاي جنگ ترکيبي است. نتايج، بيانگر نقش حياتي تقويت بنيانهاي معرفتي در تحقق اخلاص عملي، شهادتطلبي و تابآوري اجتماعي است. اين مطالعه با ترکيب نوآورانة مباني ديني و راهبردهاي امنيتي، چهارچوبي جامع ارائه ميدهد که هم در بعد نظري (عبور از تقليلگرايي) و هم در بعد عملياتي (ارتقاي اثربخشي) حائز اهميت است.
پيشنهادها
از منظر کاربرد عملي، تلفيق اين مباني با الگوي جهاد ترکيبي دو دستاورد اصلي دارد: نخست، افزايش اثربخشي مقابله با تهديدات چندلاية دشمن از طريق هماهنگي بين عرصههاي سخت، نيمهسخت و نرم؛ و دوم، بازتعريف مفاهيم کليدي مانند «پيروزي»، «شکست» و «مقاومت» در گفتمان دفاعي اسلام. اين بازتعريف، جامعه را در برابر جنگ رواني دشمن مصون ميدارد و هويت ديني ـ انقلابي را تقويت ميکند. بهعلاوه، استناد به بيانات مقام معظم رهبري بهعنوان سند راهبردي، نشاندهندة ضرورت تبديل جهاد به گفتماني فراگير است که همزمان بر تقويت بنيانهاي داخلي و مقابله با تهاجمات خارجي تمرکز دارد.
همچنين براي انجام پژوهشهاي بعدي پيشنهاد ميشود که نخست، الگوي ارائهشده در اين تحقيق، با تمرکز بر شاخصهاي عيني در ميدانهاي مختلف جهاد ترکيبي (فرهنگي، اقتصادي، امنيتي و...) مورد آزمون قرار گيرد؛ دوم، نقش متغيرهاي اجتماعي ـ فرهنگي در تقويت يا تضعيف کارکردهاي مباني معرفتي بررسي شود؛ سوم، تأثير اين الگو بر جوامع اسلامي غيرايراني (همچون عراق و لبنان)، با توجه به تفاوتهاي بافتاري، تحليل گردد. همچنين گسترش پژوهش به حوزههاي بينرشتهاي؛ مانند روانشناسي جهاد و فلسفة دفاع، ميتواند غناي نظري اين حوزه را افزايش دهد. در نهايت، توليد ادبيات گفتماني مبتنيبر رويکردهاي نوين رسانهاي براي تبيين جهاد ترکيبي در فضاي ديجيتال، بهعنوان راهکاري براي خنثيسازي جنگ شناختي دشمن، ضروري به نظر ميرسد.
اين پژوهش گامي اوليه در راستاي پر کردن خلأ نظري ميان معرفتشناسي ديني و مطالعات دفاعي ـ امنيتي است؛ اما تحقق کامل اهداف آن مستلزم همکاري نهادهاي علمي، حوزوي و دفاعي براي تبديل نظريه به عمل است. تنها در اين صورت ميتوان اميد داشت که جهاد ترکيبي نه بهعنوان مجموعهاي از اقدامات گذرا، بلکه بهمثابة الگويي جامع و پايدار، در خدمت صيانت از حريم اسلام و انقلاب اسلامي قرار گيرد.
Ma'rifat-e Sīasī 2024, Vol. 16, No. 1, 45-60
- قرآن کریم.
- آخوندی، مصطفی و دیگران (1402). درآمدی بر مکتب دفاعی اسلام (چیستی، چرایی و چگونگی). قم: زمزم هدایت.
- ابنسینا، حسین بن عبدالله (1403ق). الاشارات و التنبیهات. تهران: دفتر نشر الکتاب.
- ابنشعبه حرانى، حسن بن علی (1404ق). تحف العقول. قم: جامعة مدرسین.
- ابنعربی، محییالدین (بیتا). فصوص الحکم. بیروت: دار الکتاب العربی.
- افتخاری، اصغر و راجی، محمدهادی (1401). تحلیل جنگ هیبریدی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران. آفاق امنیت، 15(54)، 93ـ130.
- باقری چوکامی، سیامک و رشیدیزاده، بهنام (1403). سازههای جنگ ترکیبی در عرصههای نرم. قم: زمزم هدایت.
- تمیمى آمدى، عبدالواحد بن محمد (1410ق). غرر الحکم و درر الکلم. قم: دار الکتاب الإسلامی.
- خامنهای، سیدعلی. مجموعه بیانات مقام معظم رهبری. در: پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری. بهنشانی https://www.leader.ir.
- خامنهای، سیدعلی. مجموعه بیانات مقام معظم رهبری. در: سایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای. بهنشانی: https://farsi.khamenei.ir.
- حلی، حسن بن یوسف (1414ق). تذکرة الفقهاء. قم: مؤسسة آلالبیت.
- حلى، نجمالدین جعفر بن حسن (1408ق). شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام. قم: اسماعیلیان.
- جوادیآملی، عبدالله و پارسانیا، حمید (1397). تبیین براهین اثبات خدا تعالی شانه. قم: اسراء.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1412ق). مفردات ألفاظ القرآن. بیروت: دار القلم.
- رکنی لموکی، محمدتقی (1401). پیشرانهای دینی دستیابی به اقتدار دفاعی در نظام جمهوری اسلامی با تأکید بر اندیشۀ امام خامنهای. معرفت سیاسی، 14(1)، ۵۹ـ۷۸.
- سبحانی، جعفر (1388). الالهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل. قم: مؤسسة امام صادق.
- شریف رضی، محمد بن حسین (1414ق). نهج البلاغه. قم: هجرت.
- صدرالمتألهین، محمد بن ابراهیم (۱۹۸۱م). الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه. بیروت: دار الاحیاء التراث العربی.
- طاهری سرتشنیزی، اسحاق (1400). فلسفة جهاد و دفاع در اسلام. قم: زمزم هدایت.
- طباطبایی، سیدعلی (بیتا). ریاض المسائل فی بیان الأحکام بالدلائل. قم: موسسة آلالبیت لإحیاء التراث.
- طباطبائی، سیدمحمدحسین (1421ق). المیزان فی تفسیر القرآن. قم: جامعة مدرسین.
- ستاریخواه، علی و دیگران (1395). ماهیت صحنۀ جنگ ترکیبی آیندۀ احتمالی علیه جمهوری اسلامی ایران در افق 1404. آیندهپژوهی دفاعی، 1(1)، ۲۷ـ۴۴.
- شهید ثانى، زینالدین بن على (1412ق). الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة. قم: دفتر تبلیغات اسلامى.
- قمى، على بن ابراهیم (1404ق). تفسیر القمی. قم: دار الکتاب.
- عباسی خوشکار، امیر (۱۴۰۲). جنگ ترکیبی دشمن و راهکارهای مقابله با آن از منظر امام خامنهای. مطالعات راهبردی انقلاب اسلامی، ۱(۲)، ۵۵ـ۷۴.
- کلانتری، فتحالله (1395). تدوین راهبردهای جنگ احتمالی آینده با تأکید بر اجرای جنگ هیبریدی. آیندهپژوهی دفاعی، 1(2)، 146.
- کلینی، محمد بن یعقوب (1407ق). الکافی. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
- مجلسى، محمدباقر (1403ق). بحار الأنوار. بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
- مکارم شیرازی، ناصر (1380). تفسیر نمونه. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
- موسوی خمینی. سیدروحالله (1389). صحیفة امام. تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
- مهری، محمدجواد (1400). نظام دفاعی اسلام از دیدگاه فقه مقارن. قم: مکث اندیشه.
- نجفی، محمدحسن (1404ق). جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام. بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
- هیکل، محمدخیر (1417ق). الجهاد والقتال فی السیاسة الشرعیه. بیروت: دار البیارق / دار ابنحزم.