معرفت سیاسی، سال هفدهم، شماره دوم، پیاپی 34، پاییز و زمستان 1404، صفحات -

    ‌ظرفیت‌ها و محدودیت اصل «فطرت‌مندی» در روش‌علوم انسانی اسلامی (با نگاهی به ‌ظرفیت‌ها و محدودیت اصل «فطرت‌مندی» در روش‌علوم انسانی اسلامی (با نگاهی به دانش سیاست)دانش سیاست)

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    ✍️ محمد عابدی / *استادیار - گروه قرآن‌پژوهی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی / Abedi.mehr@yahoo.com
    doi 10.22034/siyasi.2025.5002797
    چکیده: 
    انسان شناسی قرآنی مقتضی پذیرش فطرتمندی انسان به معنای برخورداری انسان ها از «ویژگی های ذاتی خاص» است، که دیگر موجودات ندارند و از این منظر که هر مبنای انسان شناختی می‌تواند در ابعادی از دانش‌‌های انسانی (موضوع، هدف، مسائل، و روش ، روش شناسی) امتداد داشته باشد، محققان علوم انسانی اسلامی مانند سیاست در حوزه روشی و روش شناسی، با این مسئله مواجه‌اند که آیا پذیرش این مبنای انسان شناختی می‌تواند تاثیرات روشی و روش‌شناختی در علوم انسانی داشته باشد؟ این تحقیق بر این فرض استوار است که پذیرش اصل فطرتمندی ظرفیت تاثیر روشی وروش شناختی در علوم انسانی مانند دانش سیاست را دارد ومی‌کوشد در سه عرصه این تاثیر را اثبات کند. تحقیق حاضر که به روش توصیفی تحلیلی سامان می‌یابد و ضمن گذر از نتایج تحقیقات پیشین، دستاوردش این است که باید: اولاً روش‌های کل نگر در علوم استفاده شود؛ ثانیاً روش‌های علوم‌انسانی(متناسب با بعد فطری انسان‌ها) روش ترکیبی(مبتنی بر منابعی چون وحی در کنار «فطرت») باشد؛ ثالثاً چون فطرت در معرض آسیب است، حضور منبع وحیانی در روش و روش شناسی علوم انسانی و سیاسی ضروری است.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    Capacities and Limitations of the Principle of “Fitra-basedness” in the Methodology of Islamic Humanities (with a Focus on Political Science)
    Abstract: 
    “Quranic anthropology necessitates the acceptance of human fitrah (innate disposition), meaning that humans possess ‘specific inherent characteristics’ that other beings lack. From the perspective that any anthropological basis can extend into dimensions of human sciences (subject matter, objectives, issues, and methodology), researchers of Islamic human sciences, such as in the domain of policy and methodology, confront the question of whether accepting this anthropological basis can have methodological impacts on human sciences. This research is predicated on the assumption that accepting the principle of fitrah has the capacity for methodological influence in human sciences like political science. It endeavors to demonstrate this influence across three arenas. The present research, organized using a descriptive-analytical method, and by drawing upon the results of previous research, asserts that: Firstly, holistic methods should be employed in the sciences. Secondly, the methods of human sciences (appropriate to the fitrah dimension of humans) should be hybrid (based on sources such as revelation alongside ‘innate disposition’). Thirdly, because fitrah is susceptible to corruption, the presence of a revelatory source in the methodology of human and political sciences is essential.”
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    عابدی، محمد.(1404) ‌ظرفیت‌ها و محدودیت اصل «فطرت‌مندی» در روش‌علوم انسانی اسلامی (با نگاهی به ‌ظرفیت‌ها و محدودیت اصل «فطرت‌مندی» در روش‌علوم انسانی اسلامی (با نگاهی به دانش سیاست)دانش سیاست). دو فصلنامه معرفت سیاسی، 17(2)، - https://doi.org/10.22034/siyasi.2025.5002797

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    محمد عابدی."‌ظرفیت‌ها و محدودیت اصل «فطرت‌مندی» در روش‌علوم انسانی اسلامی (با نگاهی به ‌ظرفیت‌ها و محدودیت اصل «فطرت‌مندی» در روش‌علوم انسانی اسلامی (با نگاهی به دانش سیاست)دانش سیاست)". دو فصلنامه معرفت سیاسی، 17، 2، 1404، -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    عابدی، محمد.(1404) '‌ظرفیت‌ها و محدودیت اصل «فطرت‌مندی» در روش‌علوم انسانی اسلامی (با نگاهی به ‌ظرفیت‌ها و محدودیت اصل «فطرت‌مندی» در روش‌علوم انسانی اسلامی (با نگاهی به دانش سیاست)دانش سیاست)'، دو فصلنامه معرفت سیاسی، 17(2), pp. -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    عابدی، محمد. ‌ظرفیت‌ها و محدودیت اصل «فطرت‌مندی» در روش‌علوم انسانی اسلامی (با نگاهی به ‌ظرفیت‌ها و محدودیت اصل «فطرت‌مندی» در روش‌علوم انسانی اسلامی (با نگاهی به دانش سیاست)دانش سیاست). معرفت سیاسی، 17, 1404؛ 17(2): -