این مقاله با روشی توصیفی ـ تحلیلی و با روش کتابخانه ای، با هدف بررسی برخی از مهم ترین وظایف دولت دینی در برابر دین و اعتقادات مردم تدوین یافته است. پرسش اساسی این است که، مهم ترین وظایف دولت دینی در برابر دین و اعتقادات مردم چیست؟ در پاسخ به این سئوال، از زمان تشکیل حکومت در اسلام تاکنون، دیدگاه های متفاوت و گاه متضادی مطرح شده که ریشهی همهی آنها در دو دیدگاه عمده خلاصه می شود: دیدگاهی که اسلام را مساوی با دین، و دولت و جهاد را ابزاری برای گسترش دین و دولت ـ هردو ـ می داند و دیدگاهی که اسلام را مساوی دین و جهاد (توأمان) می داند و دولت را ابزار گسترش جهاد و دین مطرح کرده است. نقطهی مشترک دو دیدگاه این است که، دولت در برابر فرهنگ، دینی مردم مسئول نقطهی افتراق آن دو این است که دیدگاه اول، دولت و دین را دارای منشأ الهی می داند اما دیدگاه دوم، به اعتبار اینکه دولتْ پدیده ای تاریخی و بشری است و باید به صورت ابزار در خدمت دین و فرهنگ باشد، خاستگاه و منشأ دولت را لزوماً دینی نمی داند.