فرهنگ سیاسی مطلوب نظام سیاسی در قرآن

Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
مقولة فرهنگ سیاسی و نوع مواجهة افراد در قبال موضوعات سیاسی را میتوان در سه ساحت نظام، فرایند و سیاستگذاری بررسی کرد و این نوشتار بر آن است تا با استفاده از آموزههای گابریل آلموند، فرهنگ سیاسی مطلوب قرآن در ساحت نظام را واکاوی کند. از منظر وی، جهتگیریهای افراد نسبتبه نظام و موضوعات سیاسی با سهگانة «احساسات»، «شناختها» و «ارزشهای سیاسی» سنجش میشوند که کشف عوامل و ملاکهای مؤثر بر تولید سهگانة يادشده در قرآن، بیانگر نوع فرهنگ سیاسی قرآنی است.
شناخت فرهنگ سیاسی، ما را در اجرای بهتر سیاستها و انجام سرمایهگذاریهای لازم بر روی عوامل اجتماعی یاری میرساند و راهنمای ایجاد تغییرات مورد نظر در سیاست یک ملت است. بنابراين، شناخت فرهنگ سیاسی قرآنی مقدمة سیاستگذاری فرهنگی و سیاسی در بعد کلان است. افزون بر این، بسط فرهنگ سیاسی مطلوب قرآن با تأثیرگذاری مستقیم بر کیفیت مشارکت جامعة ایمانی، به افزایش مشارکت سیاسی میانجامد و افراد را در برابر راهبردها، سیاستها و تصمیمات نظام حساس ميکند و سهم بسزایی در تقویت و نیل به مردمسالاری دینی دارد.
پرسش اصلی پژوهش اين است که فرهنگ سياسي مطلوب نظام سیاسی در قرآن چيست؟ بدين منظور باید دید ملاکهای قرآنی که بر جنبههای شناختی و ملاکهای ارزشیابی افراد جامعه تأثیرگذارند، چیست. همچنین از لحاظ ارزشی نیز چه ارزشهای سياسی مرتبط با نظام سیاسی و رهبران آن در قرآن معتبر دانسته شده است؛ و اینکه چه عواطف سیاسی در قبال حکومت و رهبران آن مورد تأیید قرآن است.
تعریف و انواع فرهنگ سیاسی
اصطلاح «فرهنگ سیاسی» نخستين بار توسط آلموند در ادبیات توسعة سیاسی مطرح شد که به بررسي نگرشهای حاکم بر رفتار سیاسی افراد جامعه ميپردازد. از منظر وی، فرهنگ سیاسی نوعی از فرهنگ است که مردم با آن به جهان سياست مينگرند و جهتگيری میکنند؛ به عبارتی دیگر، به مجموعة ارزشها، شناختها و احساسات مردم و حاکمان به نظام سیاسی، اجزای آن و تصمیمات سیاسی، فرهنگ سياسي گفته میشود (شفیعی، 1392، ص9). اجزاي فرهنگ سیاسی به سه نوع تقسيم ميشود: «شناختی» که نمایانگر دانش درست يا نادرست از نظام سياسی است؛ و «عاطفی» که نمایانگر احساس تعلق، درگيری، رد و انکار و توجه به هدفهای سياسی است؛ و «ارزشي» که نمایانگر داوریها و اعتقادات دربارة هدفهای سياسی است (چیلکوت، 1390، ص۳۴۵).
آلموند از سه نوع فرهنگ سياسی مشارکتی، تبعی و محدود یاد میکند. در فرهنگ سياسی محدود، مردم از نظام سياسی خود چندان آگاهی ندارند يا اصلاً از آن آگاه نيستند و خود را شهروند يا عضوی از جامعه و ملت نمیدانند؛ به سياست اعتنايی ندارند؛ هيچ انتظاری هم از نظام سياسی ندارند. در فرهنگ سياسی تبعی، مردم صرفاً برای حمایت از نظام سياسی و کارگزاران آن در صحنة سياست حضور میيابند. در اين نوع فرهنگ سياسی، تنها وظيفة مردم در قبال حکومت و تصمیمات سياسی برجسته ميشود و مردم برای خود حقی در قبال نظام احساس نمیکنند؛ اما بر اساس فرهنگ سياسی مشارکتی، مردم با آگاهی از نظام سياسی و با احساس برخورداري از حقوقی در نظام سیاسی، در تصمیمات سیاسی نظام تأثیر ميگذارند و با مشارکت فعالانه میتوانند حقوق خود را از نظام بستانند و از اجزای نظام سیاسی تلقی روشنی دارند و از جریان امور آگاهاند و گرایش به نقش فعال در امور دارند (آلموند و دیگران، 1381، ص12). در نظر وی، برای ترسیم نقشة فرهنگ سیاسی یک ملت، تشریح ایستارهایی که شهروندان در قبال نظام سیاسی دارند، ضروری است و مهمترین جنبة تمایلات سیستمی (سطح نظام)، سطح و مبنای مشروعیت سیستم است (همان، ص71). در واقع، تولید جهتگیریهای سیاسی مثبت در مردم سبب ایجاد فرهنگ سیاسی مطلوب و مشروعیت نظام سیاسی خواهد شد.
ضرورت و نوآوری
در این پژوهش با روش کیفی زمینهای بهدنبال استخراج منابع تولید جهتگیریهای سهگانة (شناختی، احساسی و ارزشی) سیاسی در قرآن هستیم که تعیین میکند نوع فرهنگ سیاسی مدنظر قرآن چیست. آنچه در جامعهشناسی سیاسی از فرهنگ سیاسی مورد توجه است، شناخت تجربی افراد جامعه از سیاست و موضوعات مرتبط همراه با علایق مادیگرایانة فرهنگ غربی است که به مشارکت افراد در عرصههای سياسی میانجامد؛ اما پژوهش پيشرو از این حیث که فرهنگ سیاسی را با توجه به الگوی نظری جدید (نظریة آلموند) در ساحت قرآن بررسی کرده، دارای نوآوری است و استخراج منابع جهتگیریهای سهگانه از منظر قرآن، ما را به وجه جديدی از شناخت مبتنی بر آموزههای الهی میرساند که در نگاه صرفاً مادی به آن اشارهای نشده و انتظارات از شهروندان جامعة دینی برای مشارکتهای سیاسی و استیفای حقوق سیاسی را در شکل جدیدی بیان کرده است.
روششناسی تحقیق
پژوهش از روش نظرية زمينهاي يا گراندتئوری بهره ميگيرد که روشي پژوهشی، استقرایی و اکتشافی است و به ما امکان میدهد تا بهشکل نظاممند و بر اساس دادههای واقعی، نظريهاي تدوین کنيم (اشتراوس و کوربين، 1385، ص22)؛ بدين معنا که، گردآوری، تحلیل دادهها و نظریهای که در نهایت از دادهها استنتاج میشود، در ارتباطي نزدیک با یکدیگر قرار دارند و طي آن، نظریه از درون دادههایی که گردآمدهاند، پدیدار میشود. الگويي که دستکم در مطالعات قرآني با احتمال بیشتری بهدور از تفسير به رأي و تحميل پيشذهنيتها میتواند نمایانگر واقعیت باشد و از آنجاکه نظریة زمینهای از دادهها استنتاج میشود، میتواند با ایجاد ادراک عمیقتر، رهنمود مطمئنی برای عمل باشد. اين امر برخلاف پژوهشهاي رايج در علوم انساني و ناشي از سيطرة الگوي پوزيتويستي است که طي آن، مطالعه همواره با نظریة از پیش تصور شدهای آغاز ميشود. نظرية زمينهاي از روشهاي کيفي بهشمار ميآيد و نخستين گام در مراحل اجراي آن، شناخت مسئلة قابل تحقيق است (ببي و ارل، 1381، ج2، ص37). هدف در تحقيق کيفي، تفسير است که بهمنظور کشف مفاهيم و رابطهها در دادههاي خام و با سازمان دادن به آنها در قالب یک طرح توضیحی نظري انجام ميشود (اشتراوس و کوربين، 1385، ص33). در اين روش، پس از طرح پرسشهای پژوهش، دادهها گردآوری، کدگذاری و در نهايت تحليل و استنتاج ميشود. اين روش به پژوهشگر اين امکان را ميدهد تا با بررسي دادههاي گردآوريشده از آيات قران کريم، آنها را به کدها، مفاهيم و مقولات تبديل کند و در نهايت، با ایجاد ارتباط ميان آنها، بهعنوان يک ايده يا نظريه مطرح کرده، يا دستکم ديدگاه قرآن دربارة مسئله را تبيين نمايد. ويژگي ديگر اين روش ـ بهويژه در زمينة کاربست آن در اکتشاف ديدگاه قرآني ـ آن است که ماهيتي استقرايي ـ قياسي دارد؛ بدين معنا که يافتههای اين روش، در اولويت نخست، برگرفته از مطالعة استقراگونة آيات از آغاز تا به انتهاست و سپس از آن جهت که آيات، شواهد و مفاهيم استخراجشده يا جمعآوريشده از سوي پژوهشگر بررسي و ارتباط ميان آنها تحليل ميشود، ماهيتي قياسي به خود ميگيرد.
بهمنظور کشف ديدگاه قرآن، مسئلة پژوهش که موضوعي از واقعیات زندگی بشری است، به قرآن کریم عرضه ميشود و پس از جمعآوری و کدگذاری دادهها، نظر قرآن در این زمينه استخراج و استنطاق شده، به پاسخ و حکم قرآنی آن پرداخته میشود. این نوع تبيين، به روش تفسیر استنطاقی بسیار نزديک است که طي آن، در حقیقت پژوهشگر ميکوشد قرآن را به نطق درآورد و از دل قرآن کریم و با جمع و تحلیل آیاتی که واژگان یکسانی ندارند و به مباحث بهظاهر غیرمرتبط میپردازند، نظریهها را اخذ کند (صدر، 1380، ص12). بر این اساس، پس از بررسی آیات سیاسی و استخراج شاخصهای قرآنی فرهنگ سیاسی، در مرحلة «کدگذاری باز» مفاهیم مرتبط در قالب مقولاتی بیان شدهاند و در مرحلة «کدگذاری محوری» مقولههای محوری هر بخش مرتبط با جهتگیریهای سهگانة سیاسی مشخص شدهاند؛ و سرانجام در مرحلة «کدگذاری گزینشی» مقولة هستهای و الگوي متناظر با آن در قالب یکی از دو فرهنگ سیاسی مطلوب (مشارکتی) یا نامطلوب (محدود) از منظر قرآن، با توجه به آموزههای آلموند بیان شده است.
یافتههای تحقیق
الف ـ نظام سیاسی (بستر/مانع) تولید فرهنگ سیاسی
از منظر قرآن، وجود نظام سیاسی برای مدیریت امور جامعة مطلوب است؛ از اينرو به اطاعت از خدا، پیامبر و اوليالامر (زمامدار جامعة اسلامی) (نساء: 59) امر شده است (مطهری، 1383، ص69) و درخواست ایجاد نظام سیاسی از جانب سلیمان و تأیید حکومت الهی وی (ص: 35) در همین راستاست و حکومت طالوت نیز ـ با توجه به علم و تواناییهایش ـ مورد تأیید خداوند قرار گرفته است؛ زیرا اجرایی شدن اهداف بعثت انبیا (سیاسی، اجتماعی و قضایی)، با ایجاد بستر آن و تشکیل نظام سیاسی تلازم عقلی دارد (حدید: 25؛ بقره: 213).
از منظر شناخت سیاسی، قرآن از دو گونه نظام سیاسی یاد کرده است: یا از مطلوب بودن نظامهای سیاسی در سایة رهبری صالحان سخن رانده و استقرار چنین نظامهایی را از نعمتهای الهی دانسته (مائده: 20؛ ص: 35) و به نیکی از آنها یاد نموده (مکارم شیرازی، 1381، ج3، ص465) و لزوم توجه به این نعمتها را گوشزد کرده است (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص604) که این بهسبب نقش مهمی است که در نظم جامعة انسانی و جلوگیری از مظالم و ستمها و فراهم ساختن شرایط تکامل انسانها دارد (مکارم شیرازی، 1381، ج4، ص334)؛ یا با همة ضرورتهایی که برای صلاح و فلاح جامعه دارند، از آنجایی که مفاسد بسیاری بر وجود نظامهای با رهبران طاغوتی مترتب است، به نهی از ایجاد آنها پرداخته (نمل: 34) و نظام سیاسی را مقتضی فساد دانسته است (شفیعی، 1392، ص14)؛ زیرا اقتضای اولیة قدرت سیاسی، فساد است و غیر از فساد و ایجاد ظلم، جلوة دیگری ندارند (طباطبایی، 1389، ج18، ص353). خداوند قاعدة کلی در مورد این نظامها را از زبان ملکة سبأ گوشزد کرده است که در ذات حکومت، تمایل به فساد امری است طبیعی و تخریب و افساد و ذلیل کردن عزیزان و جوامع آباد کار همیشگی پادشاهان است (طباطبایی، 1389، ج15، ص492). وجود زمینة فساد و طغیان در ذات انسان، بهسبب دستیابی به قدرت است (علق: 6 و 7؛ طه: 120) و سرکشی و ادعای الوهیت نمرود را ناشی از قدرت سیاسی وی دانستهاند (بقره: 258).
بیان موارد منفی دربارة نظامهای سیاسی و حاکمان فاسد در قرآن، به لزوم وجود نظامهای صالح و رهبران الهی بهعنوان بستری برای رهایی مردم و ایجاد جامعة توحیدی اشاره دارد. به عبارتی میتوان گفت که در قرآن از منظر شناختی، وجود نظامهای سیاسی الهی و رهبران شایسته، مطلوب است و در ایجاد جهتگیریهای ارزشی و احساسی مثبت در مردم تأثیر جدی دارد؛ از اينرو تحقّق این نظامها تأیید شده است؛ و در سوی دیگر، قرآن با اشاره به مفاسد نظامهای سیاسی و فسادآور بودن قدرت، آنها را مانعی برای نیل به فرهنگ سیاسی مطلوب دانسته و اثرات این حکومتها را بر تولید جهتگیریهای سیاسی منفی یادآور شده است. بر این اساس، هر دو نوع نظام سیاسی الهی و طاغوتی خصوصیاتی دارند که وجود شاخصهای مثبت و نبود موارد منفی در یک نظام سیاسی، یاریرسان تولید فرهنگ سیاسی مطلوب قرآن خواهد بود. بنابراين باید دید که با توجه به نگرش قرآن به اصل حکومت، چه ملاکهایی در نظامهای سیاسی برای نیل به فرهنگ سیاسی مطلوب قرآن، تأیید یا نفی شدهاند و اثرات آن بر جهتگیریهای سهگانة سیاسی چیست؟
ب ـ زمینههای تأثیر شاخصهای نظام الهی بر ارزشهای سهگانة سیاسی
فرهنگ سیاسی مطلوب از منظر آلموند، به گونة مشارکتی است که در آن افراد جامعه با آگاهی از نظام سياسی، در تصمیمات سیاسی نظام تأثیرگذارند و با مشارکت فعالانه میتوانند حقوق خود را از نظام بستانند. در این قسمت به بررسی اصلیترین شاخصها و ملاکهای نظامهای الهی در قرآن ـ که وجود آنها تأثیر مستقیمی در تولید جهتگیریهای افراد جامعه به نظام سیاسی دارد ـ میپردازیم تا نظر قرآن دربارة فرهنگ سیاسی مطلوب مشخص شود. در قرآن آیاتی بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به امر نظام سیاسی و آنچه در این عرصه داراي اهمیت است و نسبت مستقیمی که با ایجاد شناختها، احساسات و ارزشهای سیاسی در افراد جامعه و تولید فرهنگ سیاسی دارد، پرداخته است که ابتدا طی فرایند کدگذاری باز، شاخصهای قرآنی بررسی و مقولات مرتبط استخراج گشتهاند و در ادامه، مقولات اساسي و هستهای برای نیل به نظر قرآن بیان شدهاند:
ـ از آنجایی که فساد در زمین، اقتضای اولیة نظام سیاسی است، پس نظام مطلوب باید در مسیر اصلاح گام بردارد (طباطبایی، 1389، ج18، ص360)؛ زیرا تولّی امور و ایجاد نظام سیاسی (بقره: 205) توسط نااهلان بیتقوا، به اهلاک حرث و نسل میانجامد (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص208) و ابزاری در جهت فسادانگیزي و گسستن عواطف انسانی است (همان، ص2998) که در تضاد با اهداف اولیة ایجاد حکومت است و عواطف سیاسی منفی به حکومت را بهدنبال دارد؛ درحالیکه آنچه مورد عنایت مقام ربوبی است، اصلاح است (طباطبایی، 1389، ج2، ص145) و فساد، بیقانونی و عدم تأمین امنیت توسط نظامهاي ظالم نفی شده (بقره: 246) و اصلاح امور از وظایف نظامهای الهی شمرده شده است (هود: 88؛ محمد: 22؛ نور: 55) (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص245). این شاخص با تقویت احساس تعلق به حکومت، به افزایش مشارکت در موضوعات سیاسی میانجامد.
ـ رسالت اصلی نظام الهی بهلحاظ تولید ارزشهای سیاسی، توجه به دین و اجرای اوامر الهی در عرصة اجتماع است؛ بنابراين باید جامعه بهگونهای مدیریت شود که مردم به عبادت خداوند روی آورند و زمینههای بندگی پروردگار فراهم آید. قرآن با اشاره به تمکن مؤمنان در زمین (حج:40) ـ که در به دست گرفتن قدرت سیاسی ظهور دارد ـ و.شمارش موضوعات مهمی مانند اقامة نماز و امر به معروف و نهی از منکر، اهتمام به اجرای دین توسط نظام سیاسی در عرصة اجتماع را بیان میکند (علمالهدی، 1393، ص25) و نظام را مسئول ایجاد جامعة صالحی میداند که در آن دستورات الهی اجرا ميشود (طباطبایی، 1389، ج14، ص543). وجود اين شاخصه از لحاظ تولید احساسات سیاسی در مردم، با توجه به ارزش بودن دین در جامعه، بسیار تأثیرگذار است.
ـ دستیابی به اهداف و عملکرد صحیح حکومت، در سایة وحدت جمعی جامعه و همراهی همة اقشار آن شدنی است (مائده: 2). از اینرو نظامها موظفاند وحدت اجتماعی را برای دستیابی به اهداف حفظ کنند (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص488). بنابراين قرآن با تأکید بر توحید عبادي و ربوبی و دعوت اهل کتاب به آزاداندیشی (آلعمران: 64)، بر وحدت در جامعه تأکید ميکند (همان، ص326) و اصل را بر همکاری در راستای اهداف مقدس توحیدی میداند (مکارم شيرازي، 1381، ج2، ص593) تا نظام سیاسی بتواند در حد امکان فضای سیاسی جامعه را بهسمت کمکردن اختلافات سوق دهد و با تمسک به نقاط اشتراک، اهداف خود را محقق سازد. وحدت به تأمین منافع گروههای مختلف در جامعه میانجامد و تأثیر مثبتی بر احساسات و نوع قضاوت افراد در زمينة عملکرد مسئولان و نظام سیاسی دارد.
ـ تدبیر امور اقتصادی در همة مراحل ـ از برنامهریزی و مدیریت تولید و توزیع گرفته تا بیان الگوهای درست مصرف ـ از وظایف نظام الهی است (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص483)؛ از اینرو خداوند به نکوهش از حکومتها و حاکمان بیتوجه به وضع اقتصادي پرداخته (نساء: 53) و دستوراتی برای سامان اقتصادی جوامع بیان کرده است (هود: 85؛ اعراف: 85). توجه به نیازهاي اقتصادي جامعة اسلامی و تأمین آنها و رد تصور غلط منافقان در مورد نبودن ملاك و معیار در تقسیم صدقات و انجام آن به دلخواه پیامبر (توبه:60)، از نظرگاه شناختی به وجود ملاک و معیار در برنامههای اقتصادی نظام سیاسی اشعار دارد (علمالهدی، 1393، ص124) و تعیین کارگزارانی براي انجام کارهای اقتصادی و بهرهگیري از امکانات اقتصادي برای جذب قلبها، تأثیر زیادی در موضعگیریهاي اجتماعی و فکري انسانها دربارة نظام سیاسی دارد (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص1052) و پيرو تولید جهتگیریهای سهگانة مثبت به حکومت و رهبران آن، فرهنگ سیاسی مطلوب و مشارکت حداکثری افراد شکل خواهد گرفت.
ـ مراعات عدالت، حق تمامی انسانهاست و لازمة اجرای عدالت در میان مردم و سامان کارها (نساء: 58)، وجود تشکیلات سازماني و قضایی است که در آن، زمامداران الهی عهدهدار اجراي عدالت در جامعه باشند (همان، ص487). حضرت داوود مأمور تشکیل نظام سیاسی و داوري میان مردم بر پایة حق شده و تدبیر امور و داوری به حق، به خلیفة الهی سپرده شده است (ص: 26) (همان، ص2674). اجرای عدالت و نجات مستضعفان از محیط ظلم، از وظایف نظام سیاسی و مؤمنان است (نساء: 75) (همان، ص500) که نقش اساسی در ایجاد احساس تعلق به نظام سیاسی و بالا بردن مشروعیت آن دارد و همچنین سبب تغییر در ملاکهای قضاوت مردم خواهد شد و به افزایش مشارکت سیاسی میانجامد.
ـ آموزش و تربیت افراد جامعه، از منظر شناختی، اصلیترین رسالت نظام سیاسی است (جمعه: 2) و مکتبی که دارای نظام حقوقی، سیاسی و اقتصادی است، نمیتواند نهادي برای تعلیم و آموزش افراد نداشته باشد (مطهری، 1389، ص15). با توجه به اهمیت اين مسئله، حضرت ابراهیم از خداوند خواسته است که برای نسل وی پیامبرانی مبعوث شوند تا به تلاوت آیات الهی، تعلیم کتاب آسمانی، آموزش حکمت و پاکسازي مردم از آلودگیها بپردازند (بقره : 129). برای اجرای این امور، لازم است نظامی ایجاد شود تا آنان را به نُموّ صالح رشد دهد؛ اخلاق فاضله و اعمال صالحه را عادت ايشان كند تا در انسانيت خود به كمال رسند و سعيد زندگى كنند و سعيد بميرند (طباطبایی، 1389، ج19، ص444؛ هاشمی رفسنجاني، 1386، ص3277) و «امت مسلمه» شکل گیرد (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص135). واضح است که تعلیم و تربیت، از پایههای مهم تولید شناختها و ارزشهای سیاسی برای نیل به فرهنگ سیاسی مطلوب است.
ـ نظام سیاسی در جهت ایجاد حس كرامت در جامعه و رسميت بخشيدن به حق دخالت مردم در سرنوشت خود، باید تعاملی پیوسته و در چهارچوب اصول با مردم برای برنامهريزيهاي كلان سیاسي و اجتماعي داشته باشد و باید زمينههاي لازم براي مشاركت مردمي به صور مختلف قانوني را ایجاد کند و همواره آمادة پاسخگويي به مطالبات مردم باشد؛ زیرا در نظام سیاسی الهی، انسان جايگاه ويژهاي دارد كه نشاندهندة تأثيرگذاري آن بر جامعه است و اين خود انسان است كه حركت و تغيير و تحول را از «خود» آغاز ميكند و با كسب آگاهيها و شناختهای مورد نياز میتواند برای انجام اصلاحات لازم اقدام کند (رعد: 11؛ انفال: 53). در واقع مردم، هم مسئول خود هستند و هم در قبال جامعه مسئولیت دارند؛ بهطوريكه گويا همة افراد جامعه زمامدار حكومتاند و بايد در امور سياسي، اجتماعي و فرهنگي جامعه مشارکت کنند. از سوی دیگر، این تعامل باید بهصورت مستقیم و بدون وجود وسايط انجام گیرد تا رهبران بتوانند درخواستها و نظرات واقعی مردم را دریافت کنند. این مطلب بهوضوح در تعامل پیامبران الهی با قوم و ملتشان مشخص است. وجود ارتباط مؤثر رهبران با آحاد جامعه بهصورت مشهود، در ایجاد جامعة مشارکتی و رشد جهتگیریهای سهگانه مؤثر است.
ـ از منظر شناختی، نظام ایدئال نباید به نگاه تکبعدی در برخورد با امور و برنامهریزیها گرفتار شود و شایسته است برنامههای آن با توجه به همة ابعاد وجود انسان ارائه شود؛ چنانکه بینش قرآنی نیز تنها محدود به وجوه مادي و دنیوي نیست (قصص: 77). چنين نظامي، نه از جنبههای روحانی و معنویات غافل ميشود و نه به رهبانیت و ترک دنیا روی میآورد؛ بلکه از نظر اخلاق، عبادت، اعتقاد و همة امور زندگی معتدل است (بقره: 143) و جامعة اسلامی میتواند شاهد امتهاي ديگر باشد (طباطبایی، 1389، ج1، ص479) و با نگاه همهجانبه راه رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی را بنمایاند که بیشک عواطف سیاسی و ارزشگذاری مثبت به موضوعات سیاسی را در پی خواهد داشت.
ـ آنچه مبنای عمل و تصمیم سیاسی است، وحی الهی است؛ اما در محدودة فراتر از قوانین ثابته، آنچه از آیات قرآن (شورا: 38؛ آلعمران: 159؛ اعراف:199) بهدست میآید، تأیید دخالت رأی و نظر مردم در تصمیمگیریهای سیاسی و اجتماعی است (مکارم شيرازي، 1381، ج3، 164) که جز با اهتمام و ایجاد بستر مناسب توسط نظام سیاسی الهی براي به خدمت گرفتن نظرات مردم و طرف مشورت قرار دادن آنان در تصمیمگیریهای سیاسی و اجتماعی ممکن نخواهد شد (علمالهدی، 1393، ج2، ص115). از همينرو از پیامبر خواسته شده است که با وجود برخی عملکردها و سخنان اشتباه در جنگ احد، که به شکست ظاهری مسلمانان انجاميد، از خطای آنان درگذرد و همچنان با ایشان در کارها مشورت کند. اين مطلب نشان میدهد که مردم در حکومت صاحب حقاند (طباطبایی، 1389، ج14، ص85) و تصریح به این نکته است که پذیرش اصل شورا، از ویژگیهاي نظام اسلامی است (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص395). آية شورا با امر به مشورت، درصدد ارشاد به امري عرفی است (طالقانی، 1381، ص1048) و نظام اسلامی نظامی مردمی و دور از استبداد رهبران است (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص395). این خصیصه در نظام سیاسی سبب تقویت شناختهای سیاسی افراد جامعه و مشارکت بیشتر آنها در عرصههای گوناگون سیاسی و اجتماعی و افزایش جهتگیری احساسی به موضوعات سیاسی خواهد شد.
ـ وجود آزادیهای فردی و اجتماعی در سطح جامعه برای برخورد و تعامل با نهادهای سیاسی و اجتماعی، به افراد امکان فعالیتهای سیاسی را در محدودة قوانین و مقررات میدهد (مصباح یزدی، 1390، ص79). بیگمان در منطق قرآن، آزادی شرط اساسی اعتقاد به یگانگی خدا و پذیرش پیامبر و التزام به همة عقاید و باورهای اسلامی و مبنای ایجاد جامعه و نظامی پایدار است (یونس: 99؛ کهف: 29؛ بقره: 256)؛ زیرا هر فرد قبل از پذیرش هرگونه اعتقاد و التزامی، انسانی آزاد و برخوردار از حق انتخاب است و یکی از عوامل اصلی ایجاد احساسات سیاسی مطلوب، پرهیز از نفی آزادیهای افراد جامعه در تمام انواع آن است (زخرف: 54) و ایجاد بستر براي آزادیهای سیاسی، اعتقادی و... توسط نظام سیاسی، به رشد جهتگیریهای سهگانه و فرهنگ سیاسی مطلوب منجر میشود.
ـ در منطق قرآن، ایجاد ظرفیتی برای نظارت و اصلاح امور توسط افراد جامعه، بهويژه در زمينة عملکرد نظام و رهبران، نقش بسزایی در رشد شناختهای سیاسی افراد جامعه دارد. خداوند امر به معروف و نهی از منکر را در راستای ولایت مؤمنان بر یکدیگر بیان کرده است و چون مؤمنان ولیّ یکدیگرند، این وظیفه را در قبال یکدیگر و در قبال رهبران و نظام اسلامی انجام میدهند (توبه: 71)؛ از اينرو، هم کارویژة نظام سیاسی و رهبران (اعراف:.199؛ حج:41) و هم وظیفة شرعی افراد جامعة ایمانی تلقی میشود (علمالهدی، 1393، ص184؛ هاشمی رفسنجاني، 1386، ص958) و بیشک اجرایی شدن این فریضة الهی در جامعة دینی به فراهم آوردن امکانات لازم برای این امر از سوی نظام سیاسی وابسته است و بهتعبیری وظیفة نظام سیاسی الهی محسوب میشود (همان، ج2، ص186). در چنین فضایی، باورهای سیاسی به کارآمدی نظام و عواطف سیاسی تقویت شده و سبب تولید فرهنگ سیاسی مطلوب میشود.
اشاره شد که فرهنگ سیاسی مورد نظر آلموند از نوع مشارکتی است. براین اساس، برای کشف فرهنگ سیاسی مطلوب قرآن، در ابتدا شاخصهای نظام سیاسی بهتفکیک مطرح شد و مقولات مرتبط مولّد ارزشهای سهگانة سیاسی از آنها استخراج گرديد و فرهنگ سیاسی متناظر ـ که از نوع مشارکتی است ـ از منظر قرآن تأیید شد.
جدول 1. کدگذاری باز، محوری و گزینشی شاخصهای نظام سیاسی
شاخص مقولات مقولة اصلي مقولة هستهای
بسترسازی عمل به دستورات الهی تأثیر جدی بر مقبولیت نظام؛ تقویت حس رضایت از کارایی و عملکرد؛ قضاوت بر اساس میزان عمل به قوانین الهی در جامعة ایمانی عواطف، ارزش
سیاسی فرهنگ سیاسی مشارکتی
ایجاد اصلاحات و مبارزه با فساد افزایش باور به صلاحیت نظام دینی برای ادارة جامعه؛ مشارکت فعال مردم و ارتباط دوسویه؛ فضایی برای رشد ارزشهای شناختی؛ ایجاد احساس و تعلق بیشتر به نظام؛ جهتگیری مثبت و هماهنگ شدن بیشتر با حکومت شناخت، ارزش سیاسی
ایجاد وحدت و مبارزه با تفرقه افزایش همدلی آحاد جامعه در مسیر تحقق اهداف؛ رشد تعلق به نظام سیاسی و کمتر شدن اعتراضات اجتماعی (احساس منفی) با تأمین منافع گروهها و جریانات مختلف جامعه؛ کمک به پذیرش بهتر مجموعة نظام عواطف، ارزش سیاسی
تدبیر امور اقتصادی ارتقاي باورمندی به نظام و قوانین؛ ایجاد جهتگیریهای خوشبینانه؛ قضاوت مثبت افراد در مورد حکومت و
عملکرد آن شناخت، عواطف، ارزش
سیاسی
مراعات عدالت و
رفع ظلم تقویت مشروعیت و افزایش تعلق به نظام؛ رشد ارزشگذاری افراد به عملکرد نظام و قوانین عادلانه شناخت، عواطف، ارزش
سیاسی
آموزش، آگاهیبخشی و تربیت ایجاد شناخت دربارة نظام؛ عملکرد حاکمان و قوانین؛ پرورش احساس مثبت؛ تأثیر مستقیم بر الگوي ارزشگذاری و قضاوت افراد و افزایش مشروعیت سیاسی شناخت، عواطف، ارزش
سیاسی
تعامل مؤثر با مردم برای ادارة جامعه و وضع قوانین کارآمد ارتقاي شناخت و کشف موضوعات و نیازهای اصلی؛ گسترش تعهد به نظام؛ تغییر ملاکهای ارزشداوری؛ تقویت مشارکتهای سیاسی و تعیین سرنوشت با اجرای خواستههای سیاسی شناخت، عواطف و ارزش سیاسی
دوری از نگاه تکبعدی در برنامهریزیها عامل افزایش شناخت افراد از برنامهها و قوانین، ارتقاي احساس پذیرش و تقویت مشارکت سیاسی و مشروعیت شناخت، عواطف و ارزش سیاسی
مشورت در ادارة جامعه وجود بستری براي تأمین خواستههای افراد؛ افزایش اطمینان و رضایت عمومی به نظام و گسترش حس تأثیرگذاری
در سرنوشت شناخت، عواطف سیاسی
تأمین آزادیهای فردی و اجتماعی اطمینان به نظام و افزایش تعلق؛ تولید روحیة مشارکتجویی و حس ارزشمندی شناخت، عواطف و ارزش سیاسی
تقویت بستر انتقاد و اصلاح با ایجاد فضای امر به معروف و نهی
از منکر بهبود حس پذیرش افراد و مشروعیت نظام؛ افزایش قضاوت مثبت افراد به عملکرد نظام عواطف، ارزش سیاسی
ج ـ زمینههای تأثیر شاخصهای زمامداران بر ارزشهای سهگانة سیاسی
پس از بررسی مهمترين شاخصهای مرتبط با نظام سیاسی و تأثیر آنها بر ساخت فرهنگ سیاسی مطلوب قرآنی، بهدليل اهمیت و تأثیر رفتار و عملکرد حاکمان بر تولید جهتگیریهای سهگانة سیاسی، شایسته است به ملاکهای مدنظر قرآن برای رهبران ـ که در ایجاد علایق سیاسی تأثیرگذارند ـ اشاره شود. آیات متعددی دربارة مواردی که زمامداران میباید در امر حکومت و نوع تصمیمگیریهای سیاسی و خصوصاً در قبال افراد جامعه رعایت کنند، وارد شده است. اين آيات تأثیر بسزایی در ایجاد شناختها، احساسات و ارزشهای سیاسی دارند و سبب ایجاد جهتگیریهای صحیح در افراد و شهروندان بهسمت موضوعات سیاسی خواهند شد.
شاخصهای قرآنی در دو زمینة رهبران الهی و طاغوتی مطرح شده و تأثیرات هر کدام در ایجاد جهتگیریهای سیاسی بررسی گرديده است. بر این اساس، در این بخش استخراج شاخصهای قرآنی و فرایند کدگذاری باز و محوری و استخراج مقولات اصلي و هستهای در دو قسمت انجام شده است:
زمامداران الهی
ـ از منظر ارزشهای سیاسی، رهبر جامعه مأمور به دعوت مردم به اقامة دین است و باید پس از قدرت یافتن در زمین، به اجرای احکام الهی بپردازد (حج: 41). وي مکلف به استقامت و پایداري در برابر مشکلات و تحمل فشار خواستههای مخالفان است (شورا: 15)؛ زیرا در خطر سازش و سستی در برابر فشارهاست تا تمایلات اجتماعی ناروا را بر قوانین الهی برتري دهد (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص2840). داوریها و ارزشگذاری سیاسی افراد جامعة دینی بر.اساس میزان عمل به قوانین و پایبندی زمامداران بر آن اعتبارسنجی خواهد شد.
ـ لزوم پیشتازي رهبران الهی در جهاد و حرکتهاي اجتماعی، از نظر تولید احساسات سیاسی اهمیت فراوانی دارد (نساء: ۸۴). در جنگ احد، پیامبر با وجود شکست ظاهری و متواری شدن اصحاب، تا آخر ایستادگی کردند (آلعمران: 153). رهبران باید پيش از دیگران براي شرکت در حرکتهاي اجتماعی، نظیر جنگ در راه خدا آماده شوند. با توجه به این نکته است که خداوند پیامبر را تنها مکلف و مسئول خود میداند (همان، ص508). این خصوصیت رهبر جامعه، تأثیر اساسی در تغییر ارزشها و ملاکهای داوری دربارة زمامداران و عملکرد آنان دارد.
ـ از نظر شناختی، خداوند ثبات و تأثیرناپذیري از افراد نادان و فرصتطلب را از وظایف رهبر جامعة اسلامی دانسته (یونس: 89) (همان، ص1157) و با نفی تبعیت از افراد فرصتطلب (بقره: 14؛ توبه: 9؛ نساء:.138)، بر رعایت اصل دوری از نادانان (بقره: 67) و بهرهبرداری از ظرفیت نخبگانی و دانایان جامعه تأکید کرده است (معرفت، 1380، ص3) که بیشک در ارزشداوری افراد دربارة عملکرد رهبران و تولید احساسات سیاسی تأثیر بسزایی دارد.
ـ پیامبر مأمور دعوت به راه پروردگار در پرتو حکمت (برهانهاي عقلی و علمی)، موعظة حسنه و مجادله با اهل کتاب (مخالفان) با بهترین روش است (نحل: 125). گفتوگو با مؤمنان و مخالفان، از اصلیترین ابزارهای تولید فرهنگ سیاسی قرآنی است. توجه به جنبههاي حکمی برهانی به تولید علايق شناختی میانجامد. گفتوگو
بر مبنای موعظه و خطابه، که با رعایت مصالح مخاطب صورت میگیرد (مظفر، 1389، ص256)، به تقویت احساسات و حس تعلق افراد به رهبران میانجامد و جدال احسن، که مخالف را از پافشاری بر ادعای باطلش منصرف میکند، در تولید شناختهای سیاسی مطلوب تأثیرگذار است.
ـ مدارا و نرمخویی رهبران الهی در برخوردهاي اجتماعی، براي رشد احساسات و ارزشهای سیاسی مطلوب است (آلعمران: 159)؛ زیرا نبود مدارا و عفو به هنگام شکستها و سختیها، زمینهساز پراکندگی جامعه از پیرامون رهبران است. از اینرو گذشت از خطاکاران و طلب آمرزش براي ایشان (حجر: 85)، وظیفة پیامبر و نمودي از خُلق خوش آنحضرت دانسته شده است (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص395). متعلق گذشت، امور عمومی سیاسی است (طباطبایی، 1389، ج4، ص82) و کافران و منکران نیز اگرچه فاقد توجیه صحیح بودند (هاشمي، 1386، ص1569)، اما پیامبر با تأکید بر اصول مشترک بهعنوان یکی از مصادیق مدارا با ایشان رفتار میکرد (طباطبایی، 1389، ج1، ص403) و وظیفهدار عفو و بخشش کریمانه از ایشان بود که در ابتداي نهضت اسلامی، امري لازم و بایسته است (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص1480)؛ از اينرو خداوند از پیامبر میخواهد بدى را با خصلتى كه مقابل آن است، دفع کند و جهل افراد را با حلم، و بديهايشان را با عفو پاسخ دهد (طباطبایی، 1389، ج17، ص587) و در این مسیر با پیشه.ساختن صبر، به حظ عظیم دست یابد (احقاف: 35؛ توبه: 61؛ اعراف: 199)؛ زیرا رسالت اصلی رهبران الهی، ابلاغ پیام و اتمام حجت بر خلق است (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص2979).
ـ عدالت رهبران، از نظر تولید ارزشها و احساسات سیاسی بسیار مؤثر است و توصیة قرآن در برخورد با همة اقوام، ادیان و طوایف است (مائده: 42؛ ممتحنه: 8؛ بقره: 213) (مکارم شيرازي، 1381، ج4، ص380). رهبر سياسي جامعه بايد به عدالت مشروط باشد (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص128؛ طباطبایی، 1389، ج1، ص403) و كسى كه لقب ظالم بر او صدق كند، به مقام امامت و رهبری جامعه نخواهد رسيد (بقره: 124) و باید بدون تبعیت از هوا و هوس، هرآینه در مسیر اجرای عدالت باشد (شورا: 15؛ نساء: 58؛ ص: 26).
ـ از جمله موارد مولّد ارزشهای سیاسی، وفای به عهد، حتی با مخالفان است و آیات متعددی (اسراء: 34؛ رعد:.20؛ آلعمران: 76) در اینباره وجود دارد که عمومیت آنها پیمانهای میان رهبران و مردم را نیز شامل خواهد بود. بسیاری از روابط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر پایة آن استوار است و هرگونه تزلزل در آن، سبب فروپاشی اعتماد اجتماعی خواهد شد. زمامدار اسلامی به هیچ روي، حتی با مشرکان و در زمان جنگ هم نباید عهد خود را نقض کند (توبه: ۷)؛ چنانکه پیامبر نیز بر اساس صلح حدیبیه ـ که با مشرکان منعقد شده بود ـ ابوبصیر نومسلمان را به مشرکان مکه سپرد (مکارم شيرازي، 1381، ج7، ص296). از سوی ديگر، خداوند به وفاداران به عهد با خدا و مردم وعدة پاداش نیکو داده (رعد: 20؛ بقره: 177؛ توبه: 4؛ مؤمنون: 8 و...) و خود را از همه وفادارتر به پیمان توصیف کرده است (بقره: 80؛ مریم: 78) و ناتوانی و عدم الزام به عمل به وعدهها را مذمت کرده و آن را به منافقین و کفار نسبت داده است (علمالهدی، 1393، ص183). در قرآن، هرگونه عهدشکنی از سوی هر شخصی و بهصورت مؤکد از سوی زمامدار مذمت شده و مجازاتهای شدیدی برای آن در نظر گرفته شده است (بقره: 27؛ آلعمران:.77؛ انفال: 56؛ احزاب: 15؛ اسراء: 34؛ رعد: 25)؛ زیرا سبب تولید احساسات منفی، بیاعتمادی در مردم و مشارکت کم در امور خواهد شد.
ـ امانتداری از نظر تولید علایق ارزشی، بسیار حائز اهمیت است و از مهمترین مصادیق آن، مسئولیتها و مقامهایی است که به افراد واگذار میشود. مخاطب آیة 58 سورة نساء، والیان امر هستند (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص486). پس اگر رهبران امانتهای سپردهشده به ایشان در مسئولیتهای سیاسی، اقتصادی و... را بهخوبی رعایت کنند (یوسف: 54)، سبب ایجاد اعتماد در مردم و تولید احساسات سیاسی مثبت ميشود و به تغییر در ملاکهای ارزشداوری افراد دربارة عملکرد رهبران میانجامد.
ـ رسالت پیامبر بر تأثیر قلبی (توبه: 128؛ انبیاء: 107؛ آلعمران: 159) و گسترش پذیرش عقلانی استوار است و ایشان تنها موظف به تبلیغ عقاید و آرمانهاي مکتب، و نه تحمیل آنها بر مردم است (طالقانی، ج4، ص38). پیامبر تنها مسئول تذکر و آگاهیدادن به مردم (کهف: 29؛ زمر: 41) و دعوت به آزاداندیشی (بقره: 170؛ انبیاء:.54) و فراهم ساختن زمینههاي انتخاب صحیح است (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص2862) و مسئول ایمان افراد نیست (مکارم شيرازي، 1381، ج20، ص478). پذیرش قلبی و تعامل عقلانی و آزادمنشانة مردم و رهبران، سبب تقویت شناختهای سیاسی و احساس تعلق به نظام سیاسی و ارکان آن خواهد بود.
ـ در نگاه قرآن، ویژگیهای فردی رهبران نیز مانند توانایی بدنی و جسمی (بقره: 247) و علم (مریم: 43؛ یوسف: 55؛ نساء: 113)، معياری برای اطاعت و سبب مشروعیت و ملاك برگزیدگی بهعنوان زمامدار است (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص246) و در جلب اعتماد و ایجاد عواطف سیاسی افراد جامعه مؤثر است.
از آنچه بیان گردید، مشخص شد عمل به شاخصهای قرآنی توسط رهبران الهی به مقولاتی منتهی میشود که به تولید ارزشهای سیاسی مثبت میانجامد و نتيجة آن، فرهنگ سیاسی مشارکتی است که مطلوب قرآن خواهد بود.
جدول 2. کدگذاری باز، محوری و گزینشی شاخصهای رهبران الهی
شاخص مقولات مقوله اصلي مقولة هستهای
اندیشهمحوری و اهتمام به عقلانیت رشد شناختی از قوانین و عملکرد حاکمان؛ ایجاد بستر تعامل منطقی مردم و حاکمان؛ تغییر ملاکهای ارزشداوری و قضاوت افراد بر اساس میزان
عقلانیت حاکم شناخت، عواطف، ارزش سیاسی فرهنگ سیاسی مشارکتی
پیشتازي در جهاد و حرکتهاي اجتماعی اعتماد به حاکمان و افزایش مقبولیت؛ بهبود ملاکهای داوری حاکمان و عملکرد آنان عواطف، ارزش
سیاسی
بهرهبرداری از ظرفیت نخبگانی و دانایان جامعه تعمیق رشد شناختی؛ همدلی با سیاستهای حکومت و رشد مشروعیت سیاسی؛ تغییر الگوهای ارزشگذاری شناخت، عواطف، ارزش سیاسی
ثبات و تأثیرناپذیري از افراد نادان و فرصتطلب باور به صلاحیت رهبران؛ تقویت حس تعهد و مشروعیت بر اساس حضور افراد لایق در تصمیمگیریهای سیاسی عواطف، ارزش
سیاسی
گفتوگو با افراد جامعه با استفاده از سهگانة حکمت، موعظه و جدل افزایش شناختهای سیاسی به نظام و قوانین، رضایت از نظام و قوانین آن، تقویت قضاوت مثبت افراد شناخت، عواطف، ارزش سیاسی
مدارا و نرمخویی با افراد جامعه احساس رضایت از حضور در فضای سیاسی با پذیرش نظرات گوناگون و عدم امکان پایمال شدن حقوق و تقویت مشروعیت عواطف، ارزش
سیاسی
رعایت عدالت نسبت مستقیم مشروعیت و احساس تعلق با عدالتورزی؛ ارزشگذاری براساس عملکرد حاکمان عادل و قوانین مدافع حق عواطف، ارزش
سیاسی
امانتداری (فردی، حاکمیتی) افزایش پذیرش و داوری مثبت به عملکرد حاکمان؛ بالاتر رفتن مقبولیت عواطف، ارزش
سیاسی
شور و مشورت با افراد جامعه پرورش شناخت افراد دربارة موضوعات سیاسی؛ رشد تعلق و رضایت از تأثیرگذاری در سرنوشت خود شناخت، عواطف، ارزش سیاسی
پایبندی به پیمانها افزایش تعلق عاطفی به رهبران؛ تغییرات مثبت در قضاوت به میزان عمل به تعهدات عواطف، ارزش
سیاسی
ویژگیهای فردی ارتقاي شناخت معیارهای انتخاب حاکمان شایسته؛ وجود حاکمان شایسته سبب احساس مثبت و اعتماد به
عملکرد حاکمان؛ ارزشداوری مثبت وابسته به وجود شاخصهای فردی شناخت، عواطف، ارزش سیاسی
زمامداران غیرالهی
برای شناخت شاخصههایی که زمامداران الهی باید از آنها مبرّا باشند، لازم است به برخی از اصلیترین صفات رهبران طاغوتی اشاره شود. وجود این اوصاف منفی در رهبران هر نظام سیاسی، از نگاه قرآن سبب نامشروع و غیرمطاع بودن آن خواهد شد و فرهنگ سیاسی برآمده از آن نیز با فرهنگ سیاسی مطلوب قرآن مغایرت دارد.
ـ از نظر شناختی، شرک و کفر زمامداران از جمله صفات منفی است که در قرآن بهشدت نهی شده است؛ زیرا پیشوای مشرک سبب گمراهی خواهد شد (نساء: 48) و اطاعت از وی نامشروع و اعمال خیر او نیز باطل و ظلم است و ظالم هرگز توانایی هدایت دیگران را ندارد (مکارم شيرازي، 1381، ج1، ص435). اطاعت از کافر نیز فاقد مشروعیت است (احزاب: 11) و تباهگر ناموس عمومى است كه براى هدايت قرار داده شده است (طباطبایی، 1389، ج15، ص309) و در قرآن از هرگونه سلطه کفار، از جمله سلطة سياسي آنان بر جامعه اسلامي نهی شده است (نساء: 141). حرمت پذیرش ولایت و حکومت کافران ثابت است (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص551) و مبارزه با کفر و شرك، هدف کلی قرآن و محور اصلی دعوت پیامبر اسلام بوده است (همان، ص2146)؛ چراکه آنان درصدد بودند تا پیامبر را از اهداف خود بازدارند و خواستههایشان را به ایشان تحمیل کنند (همان، ص2456).
ـ استعباد (دعوت به خود) از شاخصههای منفی رهبران است. فرعون با ادعای الوهیت و دعوت مردم به خود، مدعی هدایتگري مردم به راه درست بود و قتل موسی را سیاستی به صلاح حکومت و جامعه میدانست (بقره:.258؛ قصص: 38)؛ اما فرستادگان الهی هیچگاه دیگران را به بندگی خود دعوت نمیکردند (آلعمران: 79) و همواره، حتی در زمانی که قدرت سیاسی را در اختیار داشتند نیز روح آزادگی و استقلال شخصیت انسانها را پرورش میدادند و به اهداف مقدس دینی و انسانی دعوت میکردند (مکارم شيرازي، 1381، ج2، ص631). قرآن استعمار فکری را نوعی پرستش میداند و با آن مبارزه کرده است (همان، ج3، ص38)؛ اما داعیان باطل در زمان قدرت، مردم را به اطاعت بیچونوچرا از ارادة خود مجبور میکردند و در نهایت، تنها زور و فشار سبب مشروعیت آنان ميشد (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص2768) و همواره در درون مردم، کمترین میزان مقبولیت و مشروعیت دربارة آنها وجود داشته است. چنين حکومتهايي به نفی مشارکت سیاسی مردم میانجامد.
ـ از صفات منفی مؤثر در ایجاد فرهنگ سیاسی نامطلوب، ظلم و استبداد رهبران در حکمرانی است (شعراء:.130) (همان، ص2205). فرعون نیز بهسبب روحیة خودکامگي، نکوهش شده است (طه: 24)؛ زیرا حکومت وی آمیخته با ظلم و فساد و تباهی بود (همان، ص2291) و خودمحوری رهبران، علت اصلی تمامی ظلمها در قرآن معرفی شده است (غافر: 26؛ یونس: 75) و آنان برای رسیدن به خواستههای نفسانی و هوسهای خود، همواره دیگران را مورد ستم و استثمار قرار میدهند.
ـ تحقیر و استضعاف مردم توسط رهبران برای مطیعکردن آنان (زخرف: 54)، بهشدت مذمت شده است؛ زیرا بیدار شدن مردم و آگاهی از روابط نظامهای سیاسی و اعمال غیرقانونی، مستبدانه و ناعادلانة ایشان، بزرگترین دشمن نظامهای خودکامه است (مکارم شيرازي، 1381، ج21، ص83). فرعون با تبلیغات گمراهکننده، مردم را تحمیق کرده و با به زبونی کشاندن بنیاسرائیل، آنان را به اطاعت از خویش واداشته بود. اين مسئله از سویی نشاندهندة تأثیر عمیق زمامداران در هدایت و گمراهی مردم است و از سوی ديگر، نشان میدهد اطاعت کورکورانه ـ که حاصل جهتگیریهای ضعیف شناختی است ـ ریشه در کوتهفکري و سطحینگري انسانها دارد و سبب پایداري حکومتهاي استبدادي میشود.
ـ از علل ایجاد علايق سیاسی منفی، انحصارطلبی رهبران است که تمامی منافع (امکانات، نعمتها و ظرفیتها) را از دیگران دریغ ميکنند (نساء: 53) و در انحصار خویش نگه میدارند (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص483؛ قرائتی، 1385، ص1121) و چنان در سوءاستفاده از قدرت غوطهورند که جز خویش و وابستگان خود، به کسی اجازة ورود به بازی قدرت را نمیدهند و کمترین حق را برای مردم و دیگران قائلاند (شفیعی، 1392، ص23) و از مشروعیت و مقبولیت ناچیزی نزد مردم برخوردارند. اين مسئله سبب احساس منفی و تغییر در ملاکهای ارزشگذاری افراد میشود.
ـ سطحینگری و سادهلوحی رهبران، از خصایص منفی است که با واژة «مهین» در قرآن بیان شده است (زخرف: 52). فرعون ناتوانی موسی از بیان مقاصد و اثبات مطالبش را نقطة ضعف و ملاک برتری خود مطرح میکرده است (قرائتی، 1385، ص5125) و طبقه و نوع تربیت اجتماعی آنحضرت را بهگونهای ميدانست که در برخورد با مسائل، با سطحینگری برخورد ميکرد و توان ادارة امور را نداشت (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص2892). این ملاک در بیان قرآن نشان میدهد که اطاعت از فرد ضعیف، بیتدبیر و سبکرأی که قدرت تمییز ندارد، در امور روزمره نیز مجاز نیست و در ادارة نظام سیاسی از حرمت بالاتری برخوردار است (جاوید، 1388، ص99)؛ زیرا سبب بیاعتمادی و حس منفی به نظام سیاسی و تصمیمات آن ميشود.
ـ از مهمترین شاخصهای مولد علایق سیاسی منفی، نفاق رهبران است؛ زیرا منافق خدا را فراموش ميکند و گفتاری متفاوت با کردارش دارد (منافقون:.1؛ آلعمران: 167؛ بقره: 7 الی10؛ توبه:.38؛ فتح:.6) و با ایجاد مانع، درصدد جلوگیری از تحقق اهداف نظام سیاسی یا همسوکردن آنها در جهت منافع خودشان هستند (هاشمی رفسنجاني، 1386، ص2456)؛ زیرا همواره امر به منکر و نهی از معروف میکنند (توبه: 67)؛ از ذکر خدا غافلاند و ریاکارند (منافقون:.3؛ نساء: 142)؛ پیمانشکناند (توبه: 75) و درصدد افسادند (بقره:.11و12) و پیروی از ایشان، جز حرکت در مسیر طاغوت نخواهد بود (احزاب: 1).
ـ از منظر ارزشی، هرگونه موافقت و تبعیت از دروغگویان نهی شده است و آنان دورافتادگان از مسیر هدایت نامیده شدهاند و توصیه به پیامبر مبنی بر ایستادگی و انعطافناپذیري در برابر خواستههاي تکذیبگران (قلم:.8.و9) نشان از آن دارد که هرگونه تبعیت از آنان و سازش و دست برداشتن از مواضع خود، سبب ایجاد گمراهی خواهد شد (همان، ص3331؛ قرائتی، 1385، ص6150) و نتیجهای جز سلب اعتماد و تخریب احساسات سیاسی
نخواهد داشت.
ـ از نظرگاه ارزشی، اسراف تجاوز از حدود است و مسرفین حدود الهی را رعایت نميکنند و با تجاوز به حقوق الهی و انسانی و استفاده از قدرت، برای رسیدن به خواستههای خود تلاش میکنند (شعرا: 151). آنان سبب افساد و خروج از مدار حق ميشوند (قرائتی، 1385، ص3885) و جامعه را بهسمت ایستایی و حتی قهقرا سوق میدهند. حکومت ایشان هرگز مشروع نيست و آنان لیاقت رهبری را ندارند (جاوید، 1388، ص104).
ـ عهدشکنی تنها با کسانی که عهد خود را رعایت نکنند، مجاز شمرده شده است (توبه: 7) و تولید احساس و ارزشداوری منفی، از آثار نقض عهد و پیمان است. در قرآن، عهدشکني مذمت شده است (قرائتی، 1385، ص397)؛ زیرا سبب بیاعتمادی و القای بیتفاوتی در مردم و عدم مشارکت در امور سیاسی خواهد شد.
ـ قلب هوسران از یاد خدا غافل است. چنين شخصي دنیاطلب و پیرو امیال شخصی و جناحی است، نه رشد و تعالی جامعه (همان، ص3120). از منظر ارزشی، اين تفکر در تضاد با فرهنگ سیاسی مطلوب است و اطاعتکنندگان از چنين فردي نیز کمکی به اجرای احکام الهی و پیادهسازی جامعة مطلوب الهی نخواهند کرد (جاوید، 1388، ص102).
در اين پژوهش، ابتدا از منظر قرآن به شاخصهای نظام و رهبران الهی مولّد ارزشهای سیاسی مثبت پرداخته شد که فرهنگ سیاسی مطلوب برآمده از آن نیز با الگوي مشارکتی هماهنگی داشت. در این قسمت، شاخصهایی که مولّد ارزشهای سهگانة سیاسی منفی هستند، بررسی گرديد و از مقولات بهدست آمده مشخص شد که فرهنگ سیاسی برخاسته از آنها، از نوع محدود است که مطلوب قرآن نیست.
جدول 3. کدگذاری باز، محوری و گزینشی شاخصهای رهبران طاغوتی
شاخص مقولات مقولة اصلي مقوله هستهای
شرک و کفر ایجاد حس عدم تعلق و دوری از موضوعات سیاسی؛ ارزشداوری منفی؛ نفی زمینههای شناختی شناخت، عواطف، ارزش سیاسی منفی فرهنگ سیاسی محدود
استعباد (دعوت به خود) نفی ارزشهای متعالی و کاهش شدید مشروعیت؛ عدم دخالت افراد در موضوعات سیاسی؛ تولید احساس منفی و تنزل شدید مقبولیت؛ قضاوت منفی دربارة عملکرد حاکمان شناخت، عواطف، ارزش سیاسی منفی
تحقیر و استضعاف مردم
ظلم و استبداد فاصله گرفتن افراد از دخالت در امور؛ احساس عدم تعلق و بياعتنايي و تصور منفی دربارة عملکرد حاکمان؛ جلوگیری از رشد شناختی؛ تغییر ملاکهای ارزشگذاری و نفی مشروعیت شناخت، عواطف، ارزش سیاسی منفی
انحصارطلبی
سطحینگری و سادهلوحی بیاعتمادی به عملکرد حاکمان؛ قضاوت منفی؛ کاهش شدید مقبولیت و مشروعیت عواطف، ارزش
سیاسی منفی
نفاق کم شدن میزان تعهد و تنزل مشروعیت؛ نفی ارزشهای متعالی دینی؛ قضاوت منفی عملکرد حاکمان عواطف، ارزش
سیاسی منفی
اسراف
هوسرانی
پیمانشکنی القای حس عدم تعلق؛ بیاعتمادی؛ قضاوت منفی و دوری از موضوعات سیاسی عواطف، ارزش
سیاسی منفی
نتیجهگیری
1. بررسی فرهنگ سیاسی مطلوب قرآن، با استفاده از روش نظریة زمینهای، فرايند كدگذاري و استخراج در بخشهای نظام سیاسی، رهبران الهی و غیرالهی انجام شده است.
2. نتايج نشان داد که مؤلفههای قرآنی مرتبط با نظامهای الهی و طاغوتی، به جهتگیریهای شناختی، عاطفی و ارزشی مثبت و منفی در مردم میانجامد.
3. نوع نگرش افراد به موضوعات سیاسی، آنان را به انواع محدود، تبعی و مشارکتی تقسیم ميکند.
4. در نظام الهی، شهروندان با جهتگیری مثبت، به اطاعت از زمامداران و قوانین نظام باور دارند و سطح مشارکت در موضوعات سیاسی چشمگیر است.
5. فرهنگ سیاسی مطلوب قرآن در عرصة نظام، «مشارکتی» است و افراد با آگاهیاي که از موضوعات و مسائل سیاسی دارند و با شناخت از نقش خود، در امور سیاسی ورود دارند و حمایتها و نظرات خود را براي رهبران و نظام سیاسی بیان ميکنند.
6. وجود مؤلفههای منفی در نظام طاغوتی و زمامداران، سبب جهتگیری منفی، کم شدن میزان مشارکت و اطاعت بر اساس ترس، فشار و کاهش شدید مشروعیت خواهد شد و نتيجة آن، پديد آمدن فرهنگ سیاسی محدود و نامطلوب است.
- قرآن کریم، 1379، ترجمه مکارم شیرازی، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی.
- احسانی، احمد، 1386، فرهنگ سیاسی مردم: بررسی تطبیقی فرهنگ سیاسی مردم در قبل و بعد از انقلاب اسلامی، قم، دفتر عقل.
- اراکی، محسن، 1393، فقه نظام سیاسی اسلام، قم، مجمع الفکر الاسلامی.
- اشتراوس، آنسلم و جوليت کوربين، 1385، اصول روش تحقيق کيفي؛ نظريه مبنايي، ترجمه بيوک محمدي، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي.
- آشوری، داریوش، 1379، تعریفها و مفهوم فرهنگ، تهران، آگاه.
- آقابخشی، علیاکبر، 1389، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، چاپار.
- آلموند، گابریل و دیگران، 1381، چارچوب نظری برای بررسی سیاست تطبیقی، ترجمه علیرضا طیب، تهران، مؤسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی.
- ببي، ارل، 1381، روشهاي تحقيق در علوم اجتماعي، ترجمه رضا فاضل، تهران، سمت.
- پالمر، مونتی و دیگران، 1371، نگرشی جدید به علم سیاست، ترجمه منوچهر شجاعی، تهران، وزارت امور خارجه.
- جاوید، محمدجواد، 1388، مشروعیت قدرت و مقبولیت دولت در قرآن، تهران، میزان.
- چیلکوت، رونالد، 1390، نظریههای سیاست مقایسهای، ترجمه وحید بزرگی، تهران، رسا.
- خانمحمدی، یوسف، 1393، تفسیر سیاسی قرآن در ایران معاصر، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
- داناییفرد، حسن و مجتبی امامیفرد، 1386، «استراتژيهاي پژوهش كيفي: تأملي بر نظريهپردازي دادهبنياد»، انديشه مديريت، ش2، ص69-97.
- درخشه، جلال و احمد شریعتمداری، 1397، «مؤلفههای سازندۀ فرهنگ سیاسی شایسته در سپهر سیاستورزی امام علی»، سیاست، ش45، ص19-38.
- راغب اصفهانی، ابیالقاسم حسینبنمحمد، 1382، المفردات فی غریب القرآن، تهران، صادق.
- ربانی، علی و فرهاد شایگانفرد، 1389، «فرهنگ سیاسی ایران و مؤلفههایش»، سیاست، ش16، ص123-141.
- رفیع، حسین، 1397، «فرهنگ سیاسی؛ یک بررسی مفهومی و نظری»، سیاست، ش17، ص23-41.
- شفیعی، محمود، 1392، «قرآن و فرهنگ سیاسی مطلوب و نامطلوب»، علوم سیاسی، ش61، ص7-37.
- صدر، محمدباقر، 1380، المدرسة القرآنیه یحتوی علی التفسیر الموضوعی للقرآن الکریم، قم، پژوهشگاه علمی تخصصی شهید صدر.
- طالقانی، محمود، پرتوی از قرآن، سایت کتابناک (نسخه دیجیتال)، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین (نسخه دیجیتال)، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان.
- طوسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تبیان (نسخه دیجیتال)، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان.
- علمالهدی، احمد، 1393، سیاست در قرآن(1) و (2)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
- فارسون، سمیح و مهرداد مشایخی، 1396، فرهنگ سیاسی در جمهوری اسلامی ایران، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران.
- فانی، کامران و بهاءالدین خرمشاهی، 1379، فرهنگ موضوعی قرآن مجید، تهران، الهدی.
- قاضیزاده، کاظم، 1389، سیاست و حکومت در قرآن، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه.
- قرائتی، محسن، 1385، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن (نسخه دیجیتال)، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان.
- کشاورز، عباس، 1388، «درآمدی بر فرهنگ سیاسی در ایران»، نقد و نظر، ش7، ص172-199.
- کوئن، بروس، ۱۳۷۵، درآمدی به جامعهشناسی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، توتیا.
- لکزایی، نجف، 1387، درآمدي بر مستندات قرآني فلسفه سياسي امام خميني، قم، بوستان كتاب.
- مصباح یزدی، محمدتقی، 1390، نظریه سیاسی اسلام، ج2، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خمینی.
- مطهری، مرتضی، 1383، امامت و رهبری، قم، صدرا.
- ـــــ ، 1389، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، صدرا.
- مظفر، محمدرضا، 1389، المنطق، قم، جامعه مدرسین.
- معرفت، هادی، 1380، «سیاست و حکومت در قرآن»، علوم سیاسی، ش15، ص27-34.
- مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از نویسندگان 1381، تفسیر نمونه، تهران، دارلکتب الاسلامیه (نسخه دیجیتال)، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان.
- نجاتپور، مجید، زهرا صادقی و محمد یوسفی جویباری، 1396، «آسیبشناسی فرهنگ سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی»، مطالعات جامعهشناسی، ش37، ص83-103.
- نظرزاده، عبدالله، 1380، «آموزههای سیاسی قرآن کریم»، علوم سیاسی، ش15، ص35-58.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر و جمعی از محققان، 1386، تفسیر راهنما، قم، بوستان کتاب، مقالهها (نسخه دیجیتال)، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان.
- www.maarefquran.org
- www.tebyan.net
- www.hawzah.net
- www.vajeyab.com
- www.ibna.ir