معرفت سیاسی، سال چهاردهم، شماره اول، پیاپی 27، بهار و تابستان 1401، صفحات 59-78

    پیشران‌های دینی دستیابی ‌به اقتدار دفاعی در نظام جمهوری اسلامی با تأکید بر اندیشه امام خامنه‌ای 

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    محمدتقی رکنی لموکی / استادیار گروه فلسفه و کلام پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق (ع) / rokni44@yahoo.com
    چکیده: 
    شکوفایی و سربلندی هر کشور ارتباط وثیقی با اقتدار دفاعی آن در عرصه های سخت افزاری و نرم افزاری دارد؛ زیرا «اقتدار» عنصر اصلی بازدارندگی در مقابل تهدیدهای دشمن است. اما سؤال اساسی آن است که از نگاه دین، پیشران های دستیابی به چنین اقتداری چیست؟ پژوهش برای پاسخ به این سؤال بنیادین، ضروری است. نوشتار حاضر با ابزار کتابخانه ای و نرم افزاری و با روش «توصیف و تحلیل داده ها»، هفت پیشران یا عامل تأثیرگذار برگرفته از آموزه های دین را برای دستیابی به اقتدار دفاعی نظام جمهوری اسلامی با تأکید بر اندیشه امام خامنه ای معرفی نموده و نتیجه گرفته که در محور نظری، تقویت معنویت، باور به امدادهای غیبی و تقویت اعتقاد به شکست ناپذیری مجاهدان و نیز در محور عملی، تربیت نیروی انسانی توانمند، تهیه تجهیزات کارامد، نهضت برتری علمی و عقل افزایی از عناصر تأثیر گذار در اقتدار دفاعی کشور در عرصه های گوناگون است.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    Religious Driving Forces of Achieving Defens Power in the Islamic Republic System with an Emphasis on the Thoughts of Imam Khamenei
    Abstract: 
    The prosperity and pride of any country is closely related to its defense power in the fields of hardware and software because "power" is the main deterrence against enemies’ threats. But research needs to be done to answer this basic question: what are the driving forces for achieving such power from the point of view of religion? Using the library method, software instruments as well as "data description and analysis" methods, the present paper has introduced seven drivers or influential factors taken from religious teachings to achieve defense power in the Islamic Republic system with emphasis on the thoughts of Imam Khamenei. It has concluded that in the theoretical axis, strengthening spirituality, believing in divine intervention and strengthening the belief in the invincibility of Mujahideen are among influential elements in the country's defense power in various fields. In the practical axis, training capable manpower, providing efficient equipment, achieving scientific excellence and intelligence can contribute to the country's defense power
    References: 
    متن کامل مقاله: 


    مقدمه
    در جهان امروز با وجود گسترش قدرت کشورهاي سلطه‌جو و در پي آن تجاوز به کشورهاي ديگر، خامي است اگر حکومتي فقط به گفتمان دل ببندد. اين مهم از روند تحولات سياسي و اجتماعي بين‌الملل، به‌ويژه در جنوب غرب آسيا به‌خوبي آشکار است؛ چنان‌که از مداخله جنگ‌طلبانه و منفعت‌جويانه امريکا، برخي از کشورهاي غربي و رژيم صهيونيستي در کشورهاي عراق، سوريه، لبنان، فلسطين و افغانستان مشاهده مي‌شود. با اين وصف، اقتدار در عرصه دفاع از کيان کشور، امري بديهي و غيرقابل انکار مي‌نمايد. به تعبير واضح‌تر عقل و دين هر دو حکم مي‌کنند کشور اسلامي براي مقابله با قدرت سخت و نرم دشمنان خود، از اقتدار دفاعي کامل برخوردار باشد. امام خامنه‌اي قدرت دفاعي را از ارکان اصلي اقتدار کشور معرفي کرده، مي‌فرمايد:
    قدرت دفاعي براي يک کشور حياتي است، براي اقتدار يک ملت حياتي است. اگر اين قدرت دفاعي را ملت‌ها نداشته باشند، آن کساني که اهل تجاوز و تعرض و سوء‌استفاده و دخالت‌ کردن و دست‌اندازي به ديگر کشورها و ملت‌ها هستند ـ که امروز نمونه‌هايش را داريد در دنيا مي‌بينيد ـ آمريکا و بعضي از کشورهاي ديگر آنها را راحت نمي‌گذارند. اگر قدرت دفاعي در يک کشوري وجود نداشته باشد ديگران آنها را راحت نمي‌گذارند (بيانات رهبر انقلاب در مراسم مشترک دانش‌آموختگي دانشجويان دانشگاه‌هاي افسري نيروهاي مسلح، 21/7/1399).
    معظم‌ٌ‌له در اين سخن دو موضوع را قطعي دانسته، نسبت به آنها هشدار مي‌دهد:
    اول. زنده بودن هر ملتي نيازمند قدرت دفاعي است و بدون اقتدار دفاعي، آن ملت از حيات واقعي و سعادتمند بي‌بهره است.
    دوم. دشمني قدرت‌هاي استکباري تمامي ندارد. آنان هيچ‌گاه ملت‌هاي ضعيف را راحت نمي‌گذارند، به‌ويژه آنکه اگر آن ملت از نعمت و منابع طبيعي برخوردار باشد.
    ازاين‌رو شناخت راهکارهاي دستيابي ‌به اقتدار دفاعي در نظام جمهوري اسلامي با تأکيد بر انديشه امام خامنه‌اي حائز اهميت است. قدرتمند شدن در مکتب دفاعي اسلام يک راهبرد به‌شمار مي‌آيد و عقل و آيات قرآن کريم و نيز سخنان بزرگان دين بر آن تأکيد مي‌ورزند.
    با توجه به رهنمودهاي قرآن کريم، اقتدار حقيقي تنها از مسير الهي به‌دست مي‌آيد و خداوند خاستگاه اقتدار معرفي شده است (کهف: 39). به گفته امام خامنه‌اي:
    اساساً حيات يک ملت و بالندگي يک ملت وابسته به اين است که مؤلفه‌هاي قدرت و عناصر قدرت را در خود تقويت کند و آنها را در جاي لازم و بهنگام، مورد بهره‌برداري و استفاده قرار بدهد (بيانات رهبر معظم انقلاب، 9/4/1379).
    بعد از بيان ضرورت اقتدار دفاعي، سؤال اصلي آن است که پيشران‌هاي ديني دستيابي ‌به اقتدار دفاعي در نظام جمهوري اسلامي با تأکيد بر انديشه امام خامنه‌اي چيست؟ بر همين اساس پژوهش حاضر کوشیده است عناصر اقتدارآفرين را از درون متون ديني شناسايي و معرفي کند. يافته‌هاي اين پژوهش تقرير و تبيين جديدي است از نظريه «اقتدار دفاعي» که به‌عنوان نوآوري اين تحقيق ارائه شده است.
    نکته قابل ذکر آنکه در بررسي، شناسايي و معرفي عناصر اقتدارآفرين، ممکن است عناصري به مراتب بيش از آنچه در اين نوشتار آمده، به دست آيد. روشن است که احصا و معرفي همه اين عناصر مجالي بس فراتر از اين تحقيق مي‌طلبد. به همين علت، سعي شده است در مقاله پيش‌رو، عناصري که از اهميت بيشتري برخوردارند بررسي و ساير عناصر تأثير‌گذار در ايجاد قدرت، به تحقيقات وسيع‌تر سپرده شود. علاوه بر این هدف اصلي اين پژوهش بسط گفتمان «تزايد قدرت دفاعي» است و اين گفتمان‌سازي را دريچه‌اي روبه آينده مي‌داند تا انديشمندان، فرهيختگان و ساير علاقه‌مندان اين حوزه مطالعات بيشتري را در اين زمینه انجام دهند.
    با توجه به تحقيقاتي که درباره پيشينه مقاله «پيشران‌هاي ديني دستيابي‌ به اقتدار دفاعي در نظام جمهوري اسلامي با تأکيد بر انديشه امام خامنه‌اي» انجام گرفته است، پژوهشي با اين عنوان يافت نشد؛ اما پژوهش‌هايي مرتبط با اين عنوان به‌دست آمد که در اينجا به نمونه‌هايي از آنها اشاره مي‌شود:
    ـ تا کنون چهار همايش با عنوان «تبيين انديشه‌ دفاعي امام خامنه‌اي» از سوي وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح برگزار شده که مجموعه آثار اين چهار همايش در قالب نرم‌افزاري گرد آمده است.
    ـ مقاله «الگوي راهبردي تحکيم و توسعه اقتدار دفاعي امنيتي جمهوري اسلامي ايران» (رشيدزاده و عشوري، 1390)؛ اين مقاله سه ويژگي «مشروعيت»، «نفوذ» و «کارآمدي» براي اقتدار معرفي کرده و کوشیده است به‌منظور ارائه الگوي راهبردي تحکيم و توسعه اقتدار دفاعي امنيتي جمهوري اسلامي ايران، ضمن شناخت ويژگي‌هاي سه‌گانه مذکور، سطوح خارجي و داخلي و نيز ابعاد گوناگون اقتدار دفاعي امنيتي را بررسي کند.
    ـ مقاله «تأثير اقتدار دفاعي بر اقتدار سياسي از ديدگاه امام خامنه‌اي» (کلانتري، 1396)؛ اين پژوهش مؤلفه‌هاي قدرت موشکي و توان نهضتي را به‌عنوان دو بال اقتدار دفاعي که منجر به اقتدار سياسي مي‌گردد، بررسي کرده است. هدف مقاله بيان اين نکته است که قدرت موشکي و توان نهضتي ضمن ايجاد اقتدار دفاعي هوشمند، موجب اقتدار سياسي مي‌شود.
    ـ مقاله «سياست دفاعي نظام جمهوري اسلامي ايران: بررسي اسناد کلان» (قيصري و خضري، 1395)؛ هدف اين پژوهش بازنمايي خطوط کلي سياست دفاعي جمهوري اسلامي ايران از طريق تحليل متون سياست‌هاي کلان در اين حوزه است. اين اسناد شامل قانون اساسي، سند چشم‌انداز، سياست‌هاي کلي، و سياست‌هاي کلي برنامه‌هاي پنج‌ساله توسعه مي‌شود. بازدارندگي همه‌جانبه، متعارف و تلفيقي دفاع‌محور با تمرکز بر بسيج مردمي، خودکفايي، توسعه توان موشکي و دفاع دريايي و دفاع مجازی اصول کلي سياست دفاعي نظام جمهوري اسلامي ايران است.
    ـ مقاله «مباني و اصول دفاعي جمهوري اسلامي ايران از منظر قرآن کريم» (يداللهي، 1399)؛ اين مقاله درصدد است با نگاه به آيات قرآن، مباني و اصول دفاعي جمهوري اسلامي را بررسي کند. نتيجه اين بررسي دربرگيرنده 15 مبناي ارزشي دفاع و 20 اصل دفاعي از منظر قرآن کريم است.
    اگرچه هريک از پژوهش‌هاي يادشده به جنبه‌هايي از پژوهش مدنظر در مقاله پيش‌رو همت گمارده‌اند، اما هيچ‌یک از آنها به خواسته‌هاي مدنظر در اين پژوهش نپرداخته‌اند. ازاين‌رو مقاله حاضر در تلاش است به «پيشران‌هاي ديني دستيابي ‌به اقتدار دفاعي در نظام جمهوري اسلامي با تأکيد بر انديشه امام خامنه‌اي» بپردازد. با اين نگاه اين تحقيق نسبت به تحقيقات پيشين داراي تفاوت‌هاي جدي است که امتياز آن محسوب مي‌گردد.
    در ادامه چارچوب نظري ذکر مي‌شود:
    1. بررسی مفاهيم
    1-1. قدرت
    واژة «قدرت» از ماده «قَدَرَ» است و در لغت هرگاه براي انسان به كار رود اسمى است براى شكل و هيأتى از انسان كه مى‏تواند كارى را انجام دهد (راغب اصفهانى، 1412ق، ص 657). «قدرت» در اصطلاح مجموعه‏اى از عوامل مادى و معنوى است که موجب به ‏اطاعت درآوردن فرد يا گروه توسط فرد يا گروه ديگر مى‏گردد (عميدزنجانى، 1366، ج 1، ص 56) به تعبير ديگر، «قدرت» در اصطلاح نوعي چيره شدن و انگاره تسلط يک اراده بر اراده‌هاي ديگر است (بخشايشي اردستاني، 1376، ص 73).
    چون موضوع اين پژوهش تزايد قدرت نظام جمهوري اسلامي ايران است، بر اين ‌اساس، معنای کاربردي اين واژه در مقاله حاضر عبارت است از: «توانايي کشوري براي تأثيرگذاري و يا کنترل رفتار ديگر کشورها». با اين تعبير از «قدرت» اقتدار همه‌جانبه به دست مي‌آيد که شامل قدرت علمي، نظامي، اقتصادي، اجتماعي و مانند آن مي‌شود. به بيان مقام معظم رهبري «اقتدار همه‌جانبه» اين است که يک ملتي از درون بجوشد؛ هم علم را، هم نظامي‌گري را، هم سازندگي را، هم پيشرفت را، هم عزت بين‌المللي را براي خود کسب کند (بيانات رهبر انقلاب در مراسم دانش‌آموختگي دانشجويان دانشگاه امام حسين، 9/4/1397).
    2-1. دفاع
    واژة «دفاع» مصدر از ماده «دفع» و در لغت به معناي «با قوت دور کردن» است (مرتضي زبيدي، 1414ق، ج 11، ص 115)؛ اما در اصطلاح مجموعه اقداماتي است که به‌منظور خنثا‌سازي، مهار و دفع عوامل زيان‌آور براي حفاظت از چيزي لازم است (قيصري و خضري، 1395).
    عوامل زيان‌آوري که بايد در مقابل آن به دفاع برخاست، لزوماً نياز نيست نظامي باشند، بلکه عوامل علمي، فرهنگي، سياسي، اقتصادي متخاصم و مانند آن را هم که قصد زيان‌آوري داشته باشند شامل مي‌شود. به طور طبيعي  هر کشوري براساس سياست طراحي‌شده در آن کشور، داراي سياست دفاعي است. با اين نگاه هرگاه نظام و يا کشوري در صحنه بين‌المللي و يا حتي در سطح ملي خود در معرض تهاجم دشمنان و مخالفان داخلي و خارجي قرار گيرد، به‌ناچار لازم است براي مقابله با اين تهاجمات، مبادرت به اتخاذ يك سياست تدافعي نمايد که نظام جمهوري اسلامي نیز از آن مستثنا نيست.
    3-1. پيشران
    اين واژه که مصوب فرهنگستان ادب و زبان فارسي است، در حوزه آينده‌پژوهي و آينده‌نگري کاربرد دارد و به معناي عوامل تأثيرگذار بر روندها و رويدادها و اقدام‌ها و تصاويری است که ممکن است آينده‌هاي متمايزي پديد آورند (وبگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسي، 1401).
    2. گونه‌شناسي اقتدار
    اقتدار در دفاع از نظام اسلامي داراي گستره وسيعي است و انحصار آن در اقتدار نظامي فرضيه‌اي توجيه‌ناپذير تلقي مي‌گردد. راز آن، اين است که دشمنان نظام اسلامي نه‌تنها در حوزه نظامي، بلکه در حوزه‌هاي اقتصادي، فرهنگي، سياسي و مانند آن با ما در حال تخاصم‌اند؛ چنان‌که مقام معظم رهبري نيز به همين نکته اشاره دارند:
    دشمن همه‌ توان خودش را به کار برده براي اينکه شما را نابود کند... شما موشک ماهواره‌‌بر به فضا پرتاب مي‌کنيد، ناگهان مي‌بينيد که در دنيا جنجال درست کرده‌اند. يک کار علمي، يک کار فني، يک کاري که براي يک کشور لازم و بسيار عادي و معمولي است، وقتي شما انجام مي‌دهيد، مي‌بينيد جنجال راه مي‌اندازند. اينها نشانه‌هاي اين است که بايستي بيشتر مراقب باشيد. پاسخ اين برخوردها هم کار قوي و جهادي و حساب‌‌شده است. پاسخ به اين دشمني‌ها قوي‌تر شدن است. مراد من از «قوي‌تر شدن» فقط در زمينه نظامي و امنيتي نيست ـ البته در آنجاها بايد قوي شد، اما ـ در زمينه‌ اقتصادي بايد قوي بشويد، در زمينه فرهنگي بايد قوي بشويد، در زمينه حفظ هويت اسلامي و انقلابي ‌بايد روز‌به‌روز قوي‌تر و عميق‌تر بشويد. اين پاسخ دشمني‌هاي دشمن است (بيانات رهبر انقلاب در مراسم تنفيذ حکم دوازدهمين دوره رياست جمهوري اسلامي ايران، 12/5/1396).
    با اين نگاه مي‌توان دريافت که ضرورت اقتدار دفاعي داراي گستره وسيعی است و در هر عرصه‌اي که احساس شود دشمن قصد نفوذ و زيان‌آوري دارد، بايد برای مقابله با آن، راهکارهايي براي رسيدن به اقتدار ارائه گردد. با اين اوصاف مي‌توان دريافت که دستيابي ‌به اقتدار در قدرت دفاعي مي‌تواند در عرصه‌هاي نظامي، علمي، اقتصادي، فرهنگي، سياسي و مانند آن ظهور پيدا کند.
    3. راهکارهاي دستيابي ‌به اقتدار
    راهکارهاي دستيابي ‌به اقتدار در عرصه‌هاي گوناگون، همچون نظامي، علمي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي بر دو گونه ‌است:
    1ـ3. عام
    مراد راهکارهايي است که به شکل يکسان در تمام عرصه‌ها کاربرد دارد؛ همچون تربيت نيروي توانمند که مختص يک عرصه نيست، بلکه کشور در همه عرصه‌هاي دفاعي نياز به نيروي توانمند دارد.
    2ـ3. خاص
    مراد راهکارهايي است که در يک حوزه دفاعي خاص کاربرد دارد. برای نمونه ارائه راهکار براي جلوگيري از ارزش پول ملي، يا افزايش توليد محصولات راهبردي در کشاورزي، امری است که در عرصه دفاع اقتصادي کاربرد دارد.
    با توجه به دو گونه راهکار ـ كه بدان‌ها اشاره شد ـ اکنون بيان مي‌گردد که رسيدن به راهکارهاي خاص در هر عرصه، نياز به پژوهش عميق پيرامون آن عرصه دارد که از مجال اين نوشتار خارج است. ازاين‌رو نوشتار حاضر درصدد است راهکارهاي عام دستيابي‌ به اقتدار دفاعي را در دو بُعد نظري و عملي بررسی نمايد.
    نکته قابل ذکر آنکه راهکارهاي عام معرفي‌شده در اين نوشتار، از نگاه نويسنده همه راهکارها نيست، بلکه مهم‌ترين آنهاست. نکته ديگر آنکه هدف اصلي نوشتار حاضر گشودن باب گفتمان درباره اقتدار مطلوب است و اينکه آموزه‌هاي دين کدام راه‌ها را براي رسيدن به چنين اقتداري معرفي کرده‌اند. ازاين‌رو محتوای مقاله از سنخ مقالات توصيفي ـ تحليلي است که ماهيت توصيفي آن پررنگ است.
    4. راهکارهاي نظري دستيابي‌ به اقتدار دفاعي
    در ادامه برخي از مهم‌ترين راهکارها در حوزه نظري بيان خواهد شد که انجام آن از سوي نظام، منجر به اقتدار دفاعي کشور مي‌شود:
    1ـ4. تقويت معنويت
    يکي از مؤلفه‌هاي اقتدار در مکتب دفاعي اسلام، تقويت معنويت به مفهوم عام است که مي‌تواند شامل ايمان و باور به خدا، معاد و تزکيه نفس و در يک کلام، باور به عالم غيب باشد. تحقق اين مؤلفه بدان معناست که نظام اسلامي براي رسيدن به اقتدار بازدارنده، ‌بايد مجاهدان خود را در تمام عرصه‌ها به عناصر معنوي مجهز سازد. در اين صورت است که عناصر انساني دفاع و جهاد، اَعمال خود را براي رضايت خداوند انجام داده، از هيچ دشمني واهمه ندارند، به‌گونه‌ای‌که خود را در انجام مأموريت‌ها مقتدر مي‌بينند. بنابراين، اقتدار در اين مؤلفه از نوع ايجاد اقتدار در نيروي انساني و سپس اقتدار نظام اسلامي است.
    جهادگران و مدافعان مؤمن، مخلص و كوشا كه با سرمايه معنوي و ايمان به غيب و با تمام توان بشرى براي حفظ اسلام تلاش مي‌کنند، همواره خاضعانه و خاشعانه از خداوند متعال قدرت غلبه بر مشکلات را طلب مي‌کنند. چنين اعتقادي و اظهار عجز و درماندگى در آستان قادر مطلق، خود کليد افزايش قدرت و پيروزي بر موانع است؛ زیرا مؤمنان قدرت خداوند را لايزال دانسته، خود را تحت مدد الهي مي‌دانند. ازاين‌رو يکي از حالت‌هاي مجاهدان خدا در عرصه‌هاي گوناگون، یاری‏خواهى از خداوند است.
    قرآن کريم مي‌فرمايد: «إِذْ تَسْتَغيثُونَ‏ رَبَّكُمْ فَاسْتَجابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفينَ» (انفال: 9)؛ [به ياد آوريد] زمانى را كه پروردگار خود را به فرياد مى‏طلبيديد، پس دعاى شما را اجابت كرد، كه من شما را با هزار فرشته پياپى يارى خواهم كرد.
    کسب اقتدار از طريق ايمان به خدا و آموزه‌هاي معنوي دين در بسياري از آيات قرآن بيان شده است؛ چنان‌که خداوند ايمان به خود و کفر به طاغوت را استمساک به عروة‌الوثقي (يعني دستاويزي استوار و محکم) معرفي کرده است که به انسان قدرت و نيروي فائق آمدن بر موانع و مشکلات را مي‌دهد: «فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (بقره: 256)؛ پس هر كس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد، به يقين، به‌دستاويزى استوار كه آن را گسستن نيست، چنگ زده، و خداوند شنواى داناست.
    به تعبير آيت‌‌الله جوادي آملي، «كفر به طاغوت» و «ايمان به خدا» ابزار گرفتن دستگيره محكم دين است تا انسان در مشكلات مادي و معنوي سقوط نكند و به سعادت دنيايي و آخرتي دست يابد. پس دين حافظ انسان‌هاست و خداوند شنواي داناست و هيچ ‌چيز از او پنهان نيست (جوادي آملي، 1386، ج 12، ص 161).
    به تعبير دقيق‌تر آنچه موجب اقتدار مؤمنان مي‌شود رابطه ولايي ميان خداوند با مؤمنان است. در آيات متعددي خداوند خود را ولي مؤمنان معرفي مي‌نمايد و اين را سبب قدرت مؤمنان و شکست کفار و مشرکان بيان مي‌کند. خداوند با ذکر سنت بودن ذلت و خواري کفار و مشرکان محارب، علت آن را رابطه ولايي خود با بندگان مؤمنش بيان مي‌دارد (رضي بهابادي و ديگران، 1399).
    قرآن کريم مي‌فرمايد: «ذَلِكَ بِأَنَّ ‌الله مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْكَافِرِينَ لَا مَوْلَى لَهُمْ» (محمد: 47)؛ زیرا خدا سرپرست كسانى است كه ايمان آورده‌اند، ولى كافران را سرپرست [و ياورى‌] نيست.
    مقام معظم رهبري درباره پيوند اقتدار با معنويت مي‌فرمايد:
    در مقابل زياده‌خواهي دشمنان، راه نجات تسليم شدن و عقب‌نشيني کردن نيست. اگر دشمن زورگويي و زورگيري مي‌کند، بايد در مقابل دشمن ايستاد و پيشرفت کرد. علاج ملت ايران در کسب اقتدار است. اين اقتدار فقط به معناي اقتدار نظامي نيست، بايد اقتدار علمي، اقتدار اقتصادي به‌دست آورد، قدرت اخلاقي و اجتماعي و بالاتر از همة اينها اقتدار معنوي و روحي ـ ‌که از اتکال به خداوند متعال براي يک ملت حاصل مي‌شود ـ هم کسب کنيم (پيام نوروزي رهبر معظم انقلاب، 1/1/1387).
    معظم‌ٌ‌له سيره پيامبر را الگویی مناسب براي همراه کردن اقتدار با معنويت دانسته، مي‌فرمايد:
    همان‌طور که در مباهله، همه‌ ايمان در مقابل کفر قرار گرفت، امروز همه ايمان در نظام جمهوري اسلامي در مقابل کفر قرار گرفته است، و همان‌طور که معنويت و صفا و اقتدار معنوي پيغمبر اکرم و خانواده‌اش توانست دشمن را از ميدان خارج کند، به فضل الهي و به حول ‌و قوه الهي ملت ايران با اقتدار خود و با معنويت خود دشمن را از ميدان خارج خواهد کرد (بيانات رهبر انقلاب در ديدار فرماندهان و کارکنان نيروي دريايي سپاه، 15/7/1394).
    در متون ديني عوامل بسياري براي تقويت معنويت معرفي شده‌ که «خردگرايي» و «عبادت‌گرايي» از جمله آنهاست. درباره پيوند معنويت با خردگرايي، پيامبر اکرم در روايتي به حضرت علي مي‌فرمايند: «يا عَلىُّ، اَلعَقلَ مَا اكتُسِبَت بِهِ الجَنَّةُ و َطُلِبَ بِهِ رِضَى الرَّحمنِ» (صدوق، 1413ق، ج 4، ص 369)؛ يا على، عقل چيزى است كه با آن بهشت و خشنودى خداوند رحمان به‌دست مى‌آيد.
    همچنين امام حسن عسکري درباره اهميت نماز شب که از جمله عبادت‌هاي تأثير‌گذار در کسب معنويت و رسيدن به خداوند تبارک و تعالي است، مي‌فرمايند: «اِنَّ الوُصُولَ اِلي‌الله ـ عَزّ و جلَّ ـ سَفَرٌ لايدرَکُ اِلّا بِامتِطاءِ اللَّيلِ» (مجلسى، 1403ق، ج 75، ص 380)؛ وصول به خداوند عزوجل سفري است که جز با عبادت در شب حاصل نمی‌شود.
    مراد از «نماز شب» در اين حديث، عملي است که در آن قيام براي خدا، تهجد براي خدا، دعا و استغفار و تلاوت قرآن و مناجات با خدا و نيز ساير عبادات مدنظر است که جملگي از راه‌هاي کسب معنويت به‌شمار می‌آیند (قمى، 1414ق، ج 4، ص 179).
    2ـ4. باور به امدادهاي غيبي و نصرت الهي
    يکي ديگر از مؤلفه‌هاي اقتدارآفرين باور به امدادهاي غيبي و نصرت الهي است. اصطلاح «امدادهاى غيبى» به معناى الطاف و دستگيرى‏هاى ويژه‏اى است كه موجود مكلف در از گذر عبودیت، مستحق آن مى‏شود. امدادهاى غيبى را مى‏توان به دو گونه فردى و اجتماعى تقسيم كرد (خطيبي و ديگران، 1396، ص 133).
    براساس آموزه‌هاي ديني امدادهاى غيبى، تنها شامل مؤمنان و خداجويان مى‏شود و كافران و مشركان از آن بهره‏اى ندارند. از جمله کساني که از امدادهاي غيبي شامل حالشان مي‌شود، مجاهدان و مدافعان حريم دين است. كسانى كه به غيب ايمان دارند و در مصاف جبهه حق با جبهه باطل، در جبهه حق قرار دارند، از امداد و نصرت الهى برخوردار می‌شوند. به ديگر سخن، امدادهاى غيبى همواره مددكار و پشتيبان جبهه حق و پيروان حق است. با اين وصف، کساني که براي دفاع از حريم اسلام در عرصه‌هاي گوناگون جهاد مي‌کنند از عنايت خاص پروردگار برخوردار مي‌شوند و همين حقيقت بر اقتدار آنان مي‌افزايد.
    به تعبير قرآن کريم، مكر و توطئه دشمنان و نيز فراواني مشکلات، مجاهدان را مضطرب نمى‏كند و آرامش فكر و روحشان را بر هم نمى‏زند؛ زیرا آنان همواره به لطف و رحمت الهى و امدادهاى غيبى اميدوارند: «لاتحْزَنْ عَلَيْهِم وَ لاتَكُ فى ضَيْقٍ مِمّا يَمْكُرُونَ انَّ ‌الله مَعَ الَّذينَ اتَّقَوا وَ الَّذينَ هُمْ مُحسِنُون» (نحل: 127و128)؛ صبر كن، و صبر تو جز به [توفيق‌] خدا نيست و بر آنان اندوه مخور و از آنچه نيرنگ مى‌كنند دل تنگ مدار. در حقيقت، خدا با كسانى است كه پروا داشته‌اند و [با] كسانى [است‌] كه نيكوكارند.
    1-2-4. بسترهاي امدادهاي غيبي
    امداد الهي در بسترهاي خاصي پديد مي‌آيد که براي نمونه در ادامه به برخي از آنها اشاره مي‌شود:
    1-1-2-4. توکل
    مجاهد دلير كه در عرصه مهم و پرخطر دفاع از حريم دين الهى پا نهاده، در فرايند فعاليتش ممكن است در موقعيت‏هاى دشوارى قرار گيرد كه او را با تهديدهايى مواجه سازد و افراد يا گروه‌هايى از داخل و خارج براي او مشكلاتى ايجاد نمايند كه براى جان، مال و يا موقعيت اجتماعى او خطرآفرين باشد. در اين‌گونه موارد بايد از نيروى توکل بر خداوند بهره گيرد و غير از آفريدگار آگاه و توانا و حكيم و مهربان از هيچ‌كس ترس نداشته باشد؛ زيرا عنصر «توکل» انسان مؤمن برخاسته از ايمان راسخ او به امدادهاى الهى و اطمينان به درستى راه و هدفش و شوق به پاداش‏هاى زندگانى جاويد آخرت است. البته بايد توجه داشت كه توکل بر خداوند به معناى كنار نهادن دورانديشى و احتياط و دست‌كم گرفتن دشمن و سهل‌انگارى در برابر دشمن نيست.‏
    مقام معظم رهبري مي‌فرمايد:
    نگذاريد قدرت دروني ايمان و همت عالي شما را دشمن با ترفندهاي خودش از بين ببرد. محکم بايستيد، به خدا توکل کنيد، و خداي متعال ـ ان ‌شاء الله ـ با شماست؛ «انَّ ‌الله مَعَ المُتَّقين» (بقره: ۱۹۴)؛ خدا با اهل تقواست، خدا با اهلِ حرکتِ در راه اوست و مجاهدين را ـ ان ‌شاء الله ـ نصرت خواهد داد (بيانات رهبر انقلاب در مراسم دانش‌آموختگي دانشجويان دانشگاه امام‌ حسين، 21/7/1398).
    2-1-2-4. صبر در راه خدا
    قرآن کريم يکي ديگر از بسترهاي امداهاي غيبي را صبر در راه خدا معرفي کرده، اعلام مي‌دارد كليد فتح و پيروزى و جلب‌كننده امدادهاى غيبى «صبر» است: «بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ» (آل‌عمران: 125)؛ آرى، اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد و با همين جوش [و خروش‌] بر شما بتازند، همانگاه پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشاندار يارى خواهد كرد.
    تاريخ اسلام نيز شاهد بوده که صبر بر مشکلات و صبر در مقابله با دشمنان، امدادهاي غيبي را نصيب مؤمنان کرده است. براي نمونه، قريش شش سال پس از بعثت، رسول خدا را با خاندانش از بنى‏هاشم و بنى‏مطلب‌‌بن عبدمناف در دره‏ «شِعْبِ‌بن ‌هاشم» حصور ساختند و انواع مصائب را بر رسول اکرم و بنى‏هاشم وارد کردند. اما پيامبر و پيروانش براي دفاع از دين خدا صبر کردند تا امداد غيبي الهي شامل حالشان شد و عهدنامه‌اي که قريش براي محصور کردن مسلمانان وضع کرده بود، توسط موريانه‌ به اذن خداوند خورده شد و مسلمانان از محاصره درآمدند (يعقوبي، بي‌تا، ج 2، ص 31).
    3-1-2-4. استغاثه و دعا
    از ديگر بسترهاي امداد غيبي خداوند، طلب ياري و تضرع و دعا به درگاه احديت است. قرآن کريم مي‌فرمايد: «إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُرْدِفِينَ» (انفال: 9) [به ياد آوريد] زمانى را كه پروردگار خود را به فرياد مى‌طلبيديد. پس دعاى شما را اجابت كرد، كه من شما را با هزار فرشته پياپى يارى خواهم كرد.
    4-1-2-4. توسل به اوليای خدا
    در فرهنگ ديني، توسل به اوليای خدا نيز يکي از راه‌هاي امدادهاي الهي معرفي شده است. «توسل» به‏ معناى واسطه قراردادن اولياء‌ الله براى جلب توجه خداوند و دريافت کمک از سوي خالق هستي است؛ زيرا اوليای الهي داراي جايگاه ويژه نزد خداوند و صاحب آبرو در دستگاه هستي‌اند. به همين علت مؤمنان اميد دارند با توسل به آنان و واسطه قراردادنشان، بتوانند رضايت خداوند را براي امداد جلب نمايند.
    خداوند، خود به اين‌گونه توسل در قرآن كريم سفارش کرده است: «ياايُّهَا الَّذينَ امَنُوا اتَّقُوا ‌الله وَ ابْتَغُوا الَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا فى‏ سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (مائده: 35)؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، از [مخالفت فرمان‏] خدا بپرهيزيد و وسيله‏اى براى تقرب به او بجوييد و در راه خدا جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد.
    از اميرمؤمنان علي نيز در تفسير آيه شريفة «وَ ابْتَغُوا الَيْهِ الْوَسيلَةَ» نقل شده است كه فرمودند: «أَنَا وَسِيلَتُهُ وَ أَنَا وَ وُلْدِي‏ ذُرِّيَّتُه» (ابن‌شهرآشوب، 1379ق، ج 3، ص 75)‏؛ من و فرزندانم و ذریه آنها همان وسیله هستيم.
    همچنين حضرت زهرا در خطبه معروف خود مى‏فرمايند: «وَ احْمَدُ ‌الله الَّذى‏ لِعَظَمَتِهِ وَ نُورِهِ يَبْتَغى‏ مَنْ فِى السَّمواتِ وَ الْارْضِ الَيْهِ الْوَسيلَةَ، وَ نَحْنُ وَسيلَتُهُ فى‏ خَلْقِه» (جوهرى، بى‌تا، ص 98و99)؛ خدا را سپاس مي‌گويم كه به عظمت و نور او تمام آنچه در آسمان‌ها و زمين است به او تقرب مي‌جويند. ما (اهل‌بيت) وسيله خدا در میان خلق او هستيم.
    3ـ4. تقويت اعتقاد به شکست‌ناپذيري در ميدان عمل (باور به احدي‌ الحسنيين)
    يکي ديگر از مؤلفه‌هاي اقتدار در مکتب دفاعي اسلام، اعتقاد به «احدى‌ الحسنيين» (پيروزى يا شهادت) است. با تقويت اين باور، مجاهدان و مدافعان اسلام داوطلبانه و مشتاقانه در صحنه‌هاي نظامي، اقتصادي، سياسي، فرهنگي و مانند آن حاضر مي‌شوند و با انگيزه و توان روحى بالا مشغول انجام وظيفه مي‌گردند. در سختى‏ها و ناملايمات خم به ابرو نمي‌آورند و براي رضاي خدا شجاعانه، با شور و شوق، با ايثار و فداكارى در راه اعتلاي نظام اسلامي مي‌کوشند.
    مجاهدان و مدافعان اسلام، خداوند متعال و قدرت بيكران او را از عمق جان قبول کرده‌اند. آنان بر اين باورند که پيروزى و شکست در دست خداست. پس هرچه را او اراده کند، مي‌پذيرند. اما در همان حال مي‌دانند که جهاد و دفاع در راه الهي شکست ندارد و قانون الهي حکم مي‌کند که حزب خدا همواره بر حزب شيطان پيروز گردد. چه در امر دفاع از اسلام موفق شوند و چه در برخي امور ناکام بمانند، آنان در هر دو حال پيروزند؛ زیرا به وظيفه‌شان تا آخرين لحظه عمل کرده‌اند.
    بنابراين، باور به احدي‌‌الحسنيين و در نهايت باور به پيروزي هميشگي خداباوران که در حزب خدا جاي دارند، به معنای آن است که مؤمنان به‌طور عام در صحنه زندگى و مجاهدان و رزمندگان مؤمن به‌طور خاص در عرصه جهاد و دفاع پس از تلاش پیگير و مخلصانه، هر سرنوشتى را كه خداوند متعال براى آنان رقم زند، عين صواب، خير، موفقيت و بهروزى مي‌دانند، هرچند به‌‏ظاهر، در نظر كسانى كه به خداوند متعال ايمان ندارند شكست و ناكامى جلوه كند. براى مؤمنان و مجاهدان راستين، حركت در صراط مستقيم الهى، به‌كارگيرى تمام توان و تلاش مخلصانه در راه تحقق اهدافى كه خداوند متعال فراروى آنان نهاده است، اهميت دارد. اينان نتيجه را كاميابى و پيروزى تلقى مى‏كنند و آنگاه خود را شكست خورده و ناكام مى‏دانند كه در انجام تكليف كوتاهى بورزند و سستى به خرج بدهند.
    خداوند درباره باور به احدي‌‌‌‌الحسنيين مي‌فرمايد: «قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ ‌الله بِعَذَابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينَا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ» (توبه: 52)؛ بگو: آيا براى ما جز يكى از اين دو نيكى را انتظار مى‌بريد؟ درحالى‌كه ما انتظار مى‌كشيم كه خدا از جانب خود يا به‌دست ما عذابى به شما برساند. پس انتظار بكشيد كه ما هم با شما در انتظاريم.
    باور به احدي‌الحسنيين فقط در امور نظامي موجب اقتدار و توانمندي روحي و جسمي نمي‌شود، بلکه افزون بر آن در تمام عرصه‌هاي رويارويي با دشمن و مواجهه با مشکلات، همچون عرصه‌هاي سياسي، فرهنگي، اقتصادي و مانند آن کاربرد دارد. همين مفهوم از آيات ديگر قرآن نيز قابل استنباط است.
    همچنين امام صادق خطاب به شيعيان مي‌فرمايند: «بر شما مژده باد! شما داراي يکي از دو فرجام نيک از جانب خدا هستيد: يا اين است که زنده هستيد تا ببينيد آنچه را مايه سربلندي شما باشد؛ خداوند سينه‌هاي شما را شفا دهد و خشم دل‌هايتان را فرونشاند و شما را بر دشمن خود پيروز گرداند و اين همان کلام خداي متعال است: «وَ يشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ وَ يذْهِبْ غَيظَ قُلُوبِهِم» (توبه: 14و15)؛ و اگر قبل از آن از دنيا برويد به ديني که خدا براي پيامبرش پسنديده و او را بر آن دين برگزيده از دنيا رفته‌ايد و بر همان دين مبعوث مي‌شويد» (بحراني، 1415ق، ج 2، ص 744).
    امام خامنه‏اى درباره باور امام خميني به «احدي‌‌الحسنيين» مى‏فرمايد:
    امام به «احدي‌‌الحسنيين» اعتقاد واقعي داشت؛ «ما لنا الّا احدي ‌الحسنيين»، و معتقد بود که اگر کار را براي خدا بکنيم، درِ ضرر بسته است. اگر کار براي خدا انجام بگيرد، هيچ‌گونه ضرري متوجه و عايد نخواهد شد؛ يا پيشرفت مي‌کنيم يا اگر پيشرفت هم نکرديم، کاري را که وظيفه ما بوده است انجام داده‌ايم و در مقابل پروردگار سرافرازيم (بيانات رهبر انقلاب در مراسم بيست و نهمين سالگرد رحلت امام خميني، 14/3/1397).
    معظمٌ‌‌له در جايي ديگر مي‌فرمايد:
    در ديدگاه توحيدي، خسارت و ضرر براي مؤمن اصلاً متصور نيست. فرمود: «ما لنا الّا احدي ‌الحسنيين»؛ يکي از دو بهترين در انتظار ماست: يا در اين راه کشته مي‌شويم، که اين بهترين است؛ يا دشمن را از سر راه برمي‌داريم و به مقصود مي‌رسيم، که اين هم بهترين است. پس در اينجا ضرري وجود ندارد (بيانات رهبر انقلاب در ديدار دانشجويان و جوانان استان قم، 4/8/1389).
    حاصل آنکه باور به احدي‌‌الحسنيين تأثير شگرفي بر فرهنگ استقامت و اقتدار در حوزه‏هاى فرهنگى، سياسى، اجتماعى، نظامى و اقتصادى دارد. چون اين باور از مقوله عقيده و انديشه است، راهکار اثبات و اجرای آن هم از طريق آموزش، تبيين و نشر امور فکري و انديشه‌اي به دست مي‌آيد. براي اين منظور جامعه هدف مي‌تواند مقاطع گوناگون تحصيلي، ادارات، نهاد‌ها و نيز مساجد سراسر کشور باشد. همچنين ارائه الگوهاي اثر‌گذار از دوران صدر اسلام و نيز دوران معاصر که به اين باور معتقد بودند و خدمات شاياني به اسلام کردند، براي اثبات اين عقيده بسيار موثر است.
    5. راهکارهاي عملي دستيابي‌ به اقتدار دفاعي
    1-5. تربيت نيروي انساني توانمند
    تربيت نيروي انساني توانمند، خلاق، مسئوليت‌پذير و داراي روحيه جهادي يکي از مولفه‌هاي مهم اقتدار هر ملتي است؛ چنان‌که مقام معظم رهبري در بند هفتم از بخش تدابير سند الگوي پايه اسلامي ـ ايراني پيشرفت، «تربيت نيروي انساني توانمند، خلاق، مسئوليت‌پذير و داراي روحيه مشارکت جمعي با تأکيد بر فرهنگ جهادي و محکم‌کاري» را يکي از وظايف اين سند بالادستي معرفي مي‌نمايد (فراخوان رهبر انقلاب براي تکميل و ارتقاي الگوي پايه اسلامي ايراني پيشرفت، 22/7/1397).
    تربيت نيروي توانمند در چند محور ضروری است:
    اول. هر بخش از ارکان نظام اسلامي به نيروي ماهر و متخصص نياز دارد. به‌ عبارت ديگر تنوع نيازهاي کشور در عرصه‌هاي نظامي، اقتصادي، سياسي، فرهنگي و مانند آن، تنوع نيروها با قابليت‌هاي گوناگون در اين عرصه‌ها را مي‌طلبد. بنابراين، تربيت کمّي و کيفي افراد در تخصص‌هاي گوناگون از اهميت بسياری برخوردار است.
    دوم. تربيت نيروي ماهر، هيچ‌گاه و در هيچ برهه‌ای از زمان نبايد تعطيل شود. به ‌عبارت ديگر با تربيت يک تعداد نيرو در يک مقطع زماني، نبايد تصور شود که همين تعداد نيروی تربيت‌شده تا مدت‌ها براي دفاع از کشور کفايت مي‌کند؛ زیرا نیروسازی و آموزش نيروهاي جوان برای جايگزينی نيروهاي قديمي، يک ضرورت همیشگی است.
    سوم. براي تربيت نيروي انساني، دو عنصر «تعهد» و «تخصص» ‌بايد در کنار هم در نظر گرفته شود؛ زیرا در بسياري از مواقع افرادي با توانمندي و تخصص بالا تربيت مي‌شوند، اما در عمل ناکارامدند؛ زیرا تعهد ديني ـ انقلابي ‌ندارند. به همين علت امام خامنه‌اي در سند «الگوي اسلامي ـ ايراني پيشرفت» (که بدان اشاره شد) از دو ويژگي «مسئوليت‌پذيري» و »روحيه جهادي» در کنار «توانمندي» و «خلاقيت» ياد مي‌کنند.
    قرآن کريم نيز همين دو ويژگي را در به‌کارگيري نيروي کارامد شرط مي‌داند: «قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمينُ» (قصص: 26)؛ يكى از آن دو [دختر] گفت: اى پدر، او را استخدام كن؛ زیرا بهترين كسى است كه استخدام مى‏كنى: هم نيرومند [و هم‏] درخور اعتماد است.
    در جمله كوتاهى كه در آيه فوق از زبان دختر حضرت شعيب درباره استخدام حضرت موسي آمده است، واژه «قوي» و «امين» اشاره به تخصص و تعهد دارد. روشن است که منظور از «قدرت» تنها قدرت جسمانى نيست، بلكه مراد «قدرت بر انجام مسئوليت» است. همچنين منظور از «امين» تعهد و خداترس بودن است که فرد را امانتدار و حافظ حقوق مردم و نظام اسلامي مي‌کند.
    بنابراين وقتي گفته مي‌شود يک کارگزار نظامي اسلامي بايد به‌گونه‌اي تربيت شود که متخصص در حيطه مسئوليتي خود شود، به تعبير قرآن بايد در آن حيطه قدرت و تسلط کافي براي انجام آن مسئوليت را پيدا کند. افزون بر آن، دلسوز و خيرخواه و امين و درستكار هم باشد. با اين وصف، براي به‌کارگيري نيروي کارآمد، امانت و پاكى به همان اندازه تخصص لازم و ضروري است. در تفسير نمونه آمده است:
    متخصصان خائن و آگاهان نادرست، همان ضربه را مى‏زنند كه درستكاران ناآگاه و بى‏اطلاع! اگر بخواهيم كشورى را تخريب كنيم بايد كارها را به‌ دست يكى از اين دو گروه بسپاريم: مديران خائن، و پاكان غيرمدير، و نتيجه هر دو يكى است! منطق اسلام اين است كه هر كار بايد به‌دست افرادى نيرومند و توانا و امين باشد تا نظام جامعه به سامان رسد و اگر در علل زوال حكومت‌ها در طول تاريخ بينديشيم، مى‏بينيم عامل اصلىْ سپردن كار به ‌دست يكى از دو گروه فوق بوده است. جالب اينكه در برنامه‏هاى اسلامى در همه جا علم و تقوا در كنار هم قرار دارد؛ مرجع تقليد بايد مجتهد و عادل باشد، قاضى و رهبر بايد مجتهد و عادل باشد. البته در كنار اين دو شرط، شرایط ديگرى نيز هست، اما اساس و پايه اين دو است: علم و آگاهى، توأم با عدالت و تقوا (مکارم شيرازي و ديگران، 1374، ج 16، ص 67).
    2-5. تجهيزات کارامد و روزامد
    يکي ديگر از عوامل اقتدار دفاعي کشور تهيه و آماده‌سازي تجهيزات کارامد و روزامد در عرصه‌هاي گوناگون دفاعي است. براساس اصل يكصد و هفتاد و ششم قانون اساسي و به‌منظور تأمين منافع ملي و پاسداري از انقلاب اسلامي و تماميت ارضي و حاکميت ملي «شوراي عالي امنيت ملي» به رياست رئيس‌جمهور تشکيل مي‌گردد که يکي از وظايف آن بهره‌گيري از امکانات مادي و معنوي کشور براي مقابله با تهديدهاي داخلي و خارجي است (فتحي و ديگران، 1397، ص 60).
    اين اصل که به‌عنوان قوانين بالادستي انگاشته مي‌شود، به خوبي تصريح مي‌کند که امکانات مادي و معنوي کشور بايد براي مقابله و دفاع به کار گرفته شود. يکي از بارزترين مصداق‌هاي مقابله با تهديدهاي داخلي و خارجي، تهيه تجهيزات کارامد و روزامد دفاعي کشور در عرصه‌هاي گوناگون است.
    قرآن کريم فرمان می‌دهد: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ‌الله وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرينَ مِنْ دُونِهِمْ لاتَعْلَمُونَهُمُ ‌الله يَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‏ءٍ في‏ سَبيلِ ‌الله يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لاتُظْلَمُونَ (انفال: 60)؛ و هرچه در توان داريد از نيرو و اسب‌هاى آماده بسيج كنيد تا با اين [تداركات‏]، دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان‏] ديگرى را جز ايشان ـ كه شما نمى‏شناسيدشان و خدا آنان را مى‏شناسد ـ بترسانيد. و هر چيزى در راه خدا خرج كنيد پاداشش به خود شما بازگردانيده مى‏شود و بر شما ستم نخواهد رفت.
    اين آيه به يك اصل حياتى اسلام در هر عصر و زمانی اشاره دارد: اينکه مسلمانان همواره بايد در برابر دشمنان آمادگي لازم را داشته باشند که از جمله مصاديق آمادگي، تهيه تجهيزات کارامد در مقابله با دشمن است. آيه فوق با عبارت «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» يادآور مي‌شود که در برابر دشمنان هر قدر توانايى داريد از نيرو و قدرت آماده ‌سازيد. اين سخن بدان معناست که منتظر نمانيد تا دشمن به شما حمله كند و آنگاه آماده مقابله شويد، بلكه از پيش بايد به حد كافى آمادگى در برابر هجوم‏هاى احتمالى دشمن را داشته باشيد. اين مفهوم از عبارت «وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ» (و اسب‌هاى آماده بسيج كنيد) که در ادامه آيه آمده است، به خوبي آشکار مي‌شود.
    آنچه مسلّم است اينکه دستور آمادگي در مقابل دشمنان دين، مختص به يک عصر و زمان نيست، بلکه اين آيه از فرامين دائمي قرآن است.
    نکته ديگر آنکه واژه «قوّه» معنای وسيعي دارد و نه‌‌تنها قدرت جنگ نظامي را دربر مي‌گيرد، بلکه تمام مصاديق قدرت، اعم از سياسي، اقتصادي، فرهنگي و مانند آن را نيز شامل مي‌شود؛ آنچنان‌که در تفسير نمونه ذيل آية فوق، مي‌خوانيم:
    از قدرت‏هاى اقتصادى، فرهنگى، سياسى، كه آنها نيز در مفهوم «قوّه» مندرج هستند و نقش بسيار مؤثرى در پيروزى بر دشمن دارد نيز نبايد غفلت كرد (مکارم شيرازي و ديگران، 1374، ج 7، ص 222).
    در احاديث اسلامي نيز معنای وسيعي براي واژه «قوّه» در آيه فوق بيان شده است. براي نمونه امام صادق در حديثي يکي از معاني واژه «قوّه» را «مِنْهُ الْخِضَابُ بِالسَّوَادِ»‏ (صدوق، 1413ق، ج 1، ص 123) دانسته‌اند؛ يعني رنگ سياه به موها زدن، تا دشمن چهره رزمندگان اسلام را جوان ببيند و هراسان شود.
    بنابراين يکي از مصداق‌هاي تجهيز در مقابل دشمن، تجهيز با عوامل مؤثر در جنگ رواني است. به‌عبارت ديگر، اين نمونه‌اي از جنگ رواني عليه دشمن است که براى مقابله با دشمن از هيچ فرصتى نبايد غفلت ‏كرد، حتي با خضاب کردن چهره و آماده نشان دادن نيروهاي خودي، بايد خود را مجهز کرد و دشمن را از فکر تهاجم به بلاد اسلامي هراساند.
    نکته ديگر آنکه آيه بالا درصدد بيان يک حکم کلي، يعني لزوم تهيه تجهيزات مقابله با دشمن است که به يک مصداق آن، يعني تهيه اسب‌هاي جنگي (وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ) اشاره کرده است. در اين آيه تهيه اسب‌هاي آماده يکي از مصداق‌هاي تجهيزات کارامد معرفي شده است. روشن است که ذكر چنين مثالي براساس نياز دوران صدر اسلام بوده است؛ اما تجهيزات کارامد در هر دوراني با دوران دیگر متفاوت است و طبق نياز هر عصری سنجيده مي‌شود.
    خداوند در ادامه آيه، هدف از تهيه تجهيزات کارامد و نوین را جنگ‌افروزي ندانسته، بلکه با عبارت «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ‌الله وَ عَدُوَّكُمْ»، هدف را ترساندن دشمن خدا و دشمن خود معرفي کرده است؛ يعني اصل بازدارندگي از تهاجم دشمن.
    3-5. نهضت برتري علمي
    يکي از کارامدترين مؤلفه‌هاي ايجاد اقتدار، برتري علمي است. برتري علمي که با يک نهضت و تحول علمي حاصل مي‌آيد، به معنای دستيابي ‌به علوم و فنون موردنياز جامعه و خارج شدن از سلطه علمي بيگانگان، بلکه بالاتر از آن، برتر شدن از دشمن در حوزه توليد علم و فناوري است. حاصل اين برتريْ اقتدار و افزايش قدرت دفاعي جامعه اسلامي در مقابله با دشمن است. اين مؤلفه برآمده از آموزه‌هاي ديني است.
    از نگاه قرآن ملاک ارزش‌گذاري انسان‌ها تفاوتشان در عالم بودن يا نبودن است. قرآن مي‌فرمايد: «قل هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لَايَعْلَمُونَ» (زمر: 9)؛ بگو: آيا آنان که اهل دانشند با مردم جاهل نادان يکسانند؟
    اميرمؤمنان علي نيز جايگاه طالب علم را همچون مجاهد في سبيل‌الله مي‌داند: «الشَّاخِصُ فِي طَلَبِ الْعِلْمِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ ‌الله، إِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ» (حرعاملى، 1409ق، ج 27، ص 27)؛ آنکه به جست‌وجوى علم برخيزد همچون مجاهد در راه خداست.
    از نگاه دين مبين اسلام يکي از اثرات مهم علم‌آموزي، کسب قدرت مشروع براي صيانت از دين خداست. ازاين‌رو اسلام پيروان خود را به علم‌افزايي سفارش کرده است تا در سايه آن قدرت يابند. علم قدرت‌ مي‌آفريند.
    آصف‌‌بن برخيا براساس علمي که داشت، توانست با يک چشم برهم زدن تخت بلقيس پادشاه سبا را نزد حضرت سليمان حاضر کند؛ چنان‌که در آية 40 سورة «نمل» به اين داستان اشاره شده است.
    همچنين خداوند دو ويژگي حضرت طالوت، رهبر برگزيده بني‌اسرائيل، را توانايي علمي و جسمي او ذکر مي‌کند و مي‌فرمايد: «إِنَّ ‌الله اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَ زَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» (بقره: 247)؛ در حقيقت، خدا او را بر شما برترى داده، و او را در دانش و [نيروى‌] بدنى بر شما رجحان بخشيده است.
    بنابراين رابطه مستقيمی بين علم و قدرت وجود دارد؛ به‌گونه‌اي‌که هرچه بر ميزان دانش افزوده شود، بر قدرت و اقتدار نيز افزوده خواهد شد. ابن ‌ابي‌الحديد معتزلي حديثي را به امام علي نسبت مي‌دهد که در آن مي‌فرمایند: «العِلمِ سلطانٌ، مَن وَجَدَهُ صالَ بِهِ، وَ مَن لَم يَجِدهُ صِيلَ عَلَيه» (ابن ‌ابي‌الحديد، 1404ق، ج 20، ص 319)؛ دانشْ سلطنت و قدرت است؛ هر كه آن را بيابد با آن فرمانروايي کند و هر كه آن را از دست بدهد بر او فرمان برانند.
    با اين وصف، دانش مايه‌ اقتدار است، ثروت‌‌آفرين است، قدرت نظامي‌ می‌آفريند، قدرت سياسي می‌آفريند؛ آن‌گونه که اهميت توليد علم و فناوري در دنياي امروز به هيچ وجه قابل خدشه نيست. هرچه را يک حکومت و يک جامعه به آن نياز دارد از مجرای علم مي‌گذرد. اگر براي امنيت به ابزار دفاعي نياز است، اين نياز را علم برآورده مي‌کند. اگر براي ايجاد آرامش در کشور به رفاه و امکانات رفاهي نياز است، اين علم است که بايد براي آن فکري کند. اگر کشوري مي‌خواهد در سياست و روابط بين‌الملل سربلند باشد، با علم بايد تقويت شود.
    «مرجعيت علمي» موضوعي است که در نظام جمهوري اسلامي بدان توجه خاص شده است؛ به‌گونه‌اي‌که در بسياري از بندهاي «سياست‌هاي کلي نظام» به اصل «توليد علم و فناوري» توجه شده است. براي نمونه در بند اول اين سند بالادستي آمده است:
    ايران کشوري است توسعه‌يافته با جايگاه اول اقتصادي، علمي و فناوري در سطح منطقه، با هويت اسلامي و انقلابي، الهام‌بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بين‌الملل (مرکز پژوهش‌هاي مجلس شوراي اسلامي، 1385).
    با نگاه به آمارهاي جهاني نيز اين ادعا ثابت مي‌شود که رابطه تنگاتنگي بين اقتدار و برتري علمي وجود دارد (رهبر و ديگران، 1395)؛ بدين‌معنا که کشورهاي داراي اقتدار نسبي در توليد و برتري علمي نيز پيشگام هستند. حتي آنجا هم که فساد مي‌کنند، به واسطه دانشمندان فاسد و بهره‌گيري از علم بر ضد ملت‌ها فساد مي‌کنند. مقام معظم رهبري مي‌فرمايد:
    مسئله پيشرفت علمي را که بنده سال‌هاست روي آن تکيه مي‌کنم، همچنان مورد تکيه است. باز هم عرض مي‌کنم: «العِلمُ سُلطانٌ»؛ علم اقتدار است، علم قدرت است و بايد دنبال علم بود (بيانات رهبر انقلاب در ارتباط تصويري با نمايندگان تشکل‌هاي دانشجويي، 28/2/1399).
    دشمنان اسلام از يک سو در عرصه علم و فناوري پيشرفت‌هاي شگرفی کرده‌اند و از سوی ديگر مانع پيشرفت کشورهاي زير سلطه خود و جهان سوم شده‌اند. بى‌شك يكى از مهم‌ترين ابزارهای تسلط كشورهاى قدرتمند جهان بهره‌گيرى از فناورى‌هاى نوين و علوم روز است. امام خامنه‌اي چنين مي‌فرمايد:
    امروز كسانى كه بر دنيا خدايى مى‌كنند، آن دست‌هاى مرموزى كه اختيار منابع عظيم انسانى و مادى دنيا را در دست گرفته‌اند و همه اقيانوس‌ها و همه تنگه‌هاى حساس دريايى زير چشمشان است و هرجا مى‌خواهند دخالت مى‌كنند، با ابزار علم بود كه توانستند بشريت را به اين خاكستر بنشانند. لذا براى مقابله با كار آنها، علم لازم است (بيانات رهبر انقلاب در جمع دانشجويان و اساتيد دانشگاه صنعتي اميرکبير، 9/12/1379).
    امام خامنه‌اى مهم‌ترين مؤلفه كسب عزت و نجات از سلطه دشمن را در بيانيه گام دوم، «بهره‌گيرى از علم و دانش» مى‌داند. ايشان در این بيانيه از «جهاد علمى» و «رستاخيز علمى» سخن به ميان مى‌آورد. از ديدگاه ايشان كسب دانش مستلزم بهره‌گيرى از روحيه و عمل جهادى و جهاد علمى است (بيانيه گام دوم انقلاب، 22/11/1397).
    دانش آشكارترين وسيله‌ عزت و قدرت يك كشور است. روى ديگر دانايى، توانايى است. دنياى غرب به بركت دانش خود بود كه توانست براى خود ثروت و نفوذ و قدرت دويست‌ساله فراهم كند و با وجود تهيدستى در بنيان‌هاى اخلاقى و اعتقادى، با تحميل سبك زندگى غربى به جوامع عقب‌مانده از كاروان علم، اختيار سياست و اقتصاد آنها را به‌دست گيرد. اکنون در پاسخ به این سؤال که «چگونه به اقتدار علمي دست يابيم؟» برخي راهکارها ارائه مي‌شود:
    4-5. آموزش نسل‌ها
    ضرورت علم‌آموزي مختص دوران خاصي نيست. به همين سبب تأکيد دين مبين اسلام بر علم‌آموزي مربوط به تمام دوران‌هاست. ازاين‌رو براي رسيدن به قدرت ‌بايد نسلي پرورش داد که به جاي تمايل به ثروت و لذت، بيشتر به علم‌آموزي تمايل پيدا کند. بالا بردن سرانه علم‌جويي، مطالعه و کسب دانش و فنون ضروری جامعه اسلامي رمز اقتدار آن جامعه در تمام زمان‌هاست. بر متوليان فکري و فرهنگي جامعه لازم است که فرهنگ کسب دانش را گسترش دهند و مردم را متوجه اين حقيقت کنند که اگر علم نباشد دستيابي ‌به خواسته‌ها، اعم از قدرت و حتي رفاه و ثروت کار ساده‌اي نيست. بنابراين، دانشجويان، متخصصان و تحصيل‌كرده‌ها که مهم‌ترين سرمايه‌هاي علمي هر کشوری هستند، بايد بيشتر مورد توجه قرار گيرند تا دشمن آنان را با طمع جذب خود نکند. ازاين‌رو توجه به نخبگان هميشه از تأكيدهای مهم امام خامنه‌اي بوده است:
    ما به مسئولان مرتب سفارش مى‌كنيم به نخبگان رسيدگى كنند، اينها سرمايه‌ها و گنجينه‌هاى كشورند و البته بايد به اينها رسيدگى شود (بيانات رهبر انقلاب در ديدار با جمعي از دانشجويان، 10/8/1383).
    5-5. اهتمام به پژوهش تا دستيابي‌به قله‌هاي علمي در همه عرصه‌ها
    يکي از راهکارهاي رسيدن به اقتدار علمي اهتمام و ارج نهادن به‌دستاوردهاي پژوهشي، به‌ويژه در عرصه اختراعات و توليدات دانش‌بنيان است. مقام معظم رهبري مي‌فرمايد:
    يك مسئله مهم اين است كه دستگاه‌هاى دولتى ما اختراعات و ثبت اختراعات را رصد كنند و خود آنها به سراغ صاحبان اختراعات و نخبگان فكرى بروند و از آنها بخواهند كه همكارى كنند، كمك كنند، تا آنها بتوانند بيايند در ايجاد يك شركت دانش‌بنيان در آن بخش موردنظر سهيم شوند (بيانات رهبر انقلاب در ديدار جمعي از پژوهشگران و مسئولان شركت‌هاي دانش‌بنيان، 8/5/1391).
    براساس اين فرمايش رهبر معظم انقلاب، بر مسئولان حوزه علم و فناوري لازم است رصد، شناسايي، به‌کارگيري و تشويق نخبگان علمي و مخترعان را در دستور کار داشته باشند. بي‌شک جوانان نخبه و نيز توليدکنندگان علم با حمايت است که شوق بيشتر براي کار و فعاليت علمي پيدا کرده، صنعت دفاعي کشور را تقويت مي‌کنند.
    امام خامنه‌اي در جايي ديگر مي‌فرمايد:
    محيط‌هاي دانشگاهي، محيط‌هاي تحقيقاتي و پژوهشي حتماً بايستي به مسئله‌ علم توجه کنند. ضمناً توجه بکنيد اينکه من تأکيد مي‌کنم روي مسئلة علم، [براي اين است که] علم براي پيشرفت کشور است، علم براي گشايش افق آينده است، علم براي همان چيزي است که من سال‌ها پيش گفتم که پنجاه سال بعد بايد ما به جايي برسيم که هر کسي خواست از تازه‌هاي علمي دنيا بهره ببرد، مجبور باشد زبان فارسي ياد بگيرد؛ علم با اين نيت، با اين هدف. آن کساني هم که در دنيا علم را پيش بردند، کساني هستند که با اين‌جور هدف‌ها وارد شدند، والا [اينکه] دنبال کار علمي باشيم براي سود شخصي نقد کوتاه‌مدت خودمان، نه؛ اين ارزش زيادي ندارد. عمده نگاه کردن به علم با آن نگاه افق‌گشاي اين-‌جوري است (بيانات رهبر معظم انقلاب، 28/2/1399).
    توصيه معظمٌ‌‌له به داشتن هدف والا براي علم‌آموزي و فعاليت علمي بدان سبب است که معمولاً اهداف شخصي و کوتاه‌مدت نمي‌تواند از مشکلات عمومي و وسيع کشور گره‌اي بگشايد. بنابراين، داشتن افق‌هاي بلند و اهداف عالي در راستاي خدمت به جامعه اسلامي، کارگشاست.
    6-5. جهاد علمي و نهضت نرم‌افزاري
    يکي ديگر از راهکارهاي اقتدار علمي، جهاد علمي و نهضت نرم‌افزاري در جهت توليد و پيشرفت علم است. امام خامنه‌اي مي‌فرمايد:
    ما بايد علم را با همه معناي کامل آن به‌عنوان يک جهاد دنبال کنيم. اين را من به جوان‌ها، استادان و دانشگاه‌ها مي‌گويم. علاوه بر اين، علم مجرد و به‌تنهايي هم کافي نيست؛ علم را بايد وصل کنيم به فناوري، فناوري را بايد وصل کنيد به صنعت، و صنعت را بايد وصل کنيم به توسعه کشور. صنعتي که مايه‌ توسعه و پيشرفت کشور نباشد، براي ما مفيد نيست. علمي که به فناوري توليد نشود، فايده‌اي ندارد و نافع نيست. وظيفه دانشگاه‌ها سنگين است. وظيفه آموزش و پرورش سنگين است. وظيفه مراکز تحقيقاتي و مراکز پژوهشي سنگين است (بيانات رهبر معظم انقلاب، 1/1/1385).
    معظمٌ‌‌له در جاي ديگر مي‌فرمايد:
    اينجانب همواره به دانشگاه‌ها و دانشگاهيان و مراكز پژوهش و پژوهندگان، گرم و قاطع و جدى در اين‌‌‌باره تذكر و هشدار و فراخوان داده‌ام، ولى اينك مطالبه عمومى من از شما جوانان آن است كه اين راه را با احساس مسئوليت بيشتر و همچون يك جهاد در پيش‌گيريد. سنگ ‌بناى يك انقلاب علمى در كشور گذاشته شده و اين انقلاب شهيدانى از قبيل شهداى هسته‌اى نيز داده است. به‌پا خيزيد و دشمن بدخواه و كينه‌توز را كه از جهاد علمى شما به شدت بيمناك است ناكام ‌سازيد! (بيانيه گام دوم انقلاب، 22/11/1397).
    7-5. عقل‌افزايي يا رشد عقلانيت وحياني
    يکي ديگر از مولفه‌هاي اقتدار «عقل‌افزايي» يا «رشد عقلانيت وحياني» در جامعه است. اگرچه اين راهکار را مي‌توان در قسمت راهکارهاي نظري نيز گنجاند، اما به سبب داشتن قابليت اجرا در مصداق‌هاي عملي در جامعه، در اين قسمت بيان مي‌شود.
    مراد از «عقل‌افزايي» آن است که با رشد عقلانيتي که متکي به وحي الهي باشد اقتدار جامعه افزايش ‌يابد؛ زیرا افزايش عقلانيت در جامعه به معنای حرکت در مسير صحيح سعادت و بالندگي به سوي پيشرفت همه‌جانبه براي آن جامعه است، به‌ويژه آنکه اين عقلانيت از سوی مباني وحياني تأييد شده باشد.
    عقلانيت متکي بر آموزه‌هاي وحياني به انسان حکم مي‌کند براي رسيدن به پيشرفت و سعادت، به‌گونه‌اي اقتدار داشته باشد که علاوه بر مأيوس کردن دشمنان از دست‌اندازي به کشور، تمام نيازهاي درون جامعه با اتکا به توان داخلي بر طرف شود.
    از سوي دیگر، جامعه معقول ايده‌ها و آرمان‌هاي معقول دارد و به واسطه همين آرمان‌هاي معقول است که به سعادت مي‌رسد. اهميت اين موضوع آنگاه آشکار مي‌شود که دريابيم سبب انحطاط و نگون‌بختي بسياري از امم و جوامع در طول تاريخ، ماديگرايي، لذت‌طلبي و مشغول شدن به آرمان‌هاي جاهلانه و پست بوده است.
    قرآن يکي از عناصر سازنده انسان مسلمان و به‌تبع آن، جامعه اسلامي را پرورش عقل و انديشه مي‌داند؛ يعني انسان به وسيله رشد صحيح عقل و انديشه خود و بهره‌برداري از آن در جهت نيازهايش، مي‌تواند مقتدر شود تا در مقابل تهديدهای دشمنان، مقاومت کرده، بقای همراه با سعادت خود را تضمين کند. بر همين اساس قرآن کريم در آيات متعددی دستور به تعقل داده و کساني را که در مدار زندگي تعقل نمي‌کنند، سرزنش کرده است؛ از جمله مي‌فرمايد: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ ‌الله الصُّمُّ الْبُکمُ الَّذِينَ لايعْقِلُونَ» (انفال: 22)؛ بدترين جانوران نزد خداوند، کر و لال‌هايي هستند که تعقل نمي‌کنند.
    در فرهنگ قرآني، مراد از «تعقل» و مفاهيم مشابه آن، عقل نظري نيست؛ زیرا عقل نظري به‌تنهايي نمي‌تواند همه اهداف الهي و نيز مقاصد بلند انسان‌ها را براي بشر نمايان کند. عقل نظري فقط قادر است قوانيني را که سود مادي بشر در آن است، درک و مقرر نمايد. گواه اين ادعا تکيه مکاتب و جهان‌بيني‌هاي مادي بر عقل نظري است که براي رسيدن به مقاصد خود، از آن حداکثر مدد را مي‌گیرند و به همين علت شاهديم که اين مکاتب با اين شيوه خود، در طول تاريخ منشأ بسياري از تخاصمات و جنگ‌هاي منفعت‌طلبانه بوده‌اند. اين در حالي است که مراد قرآن کريم از گرايش به تعقل، آن عقلي است که با هماهنگي وجدان و فطرت و هدف‌گيري‌هاي معقول براي حيات معقول فعاليت نموده، راه را براي پيشرفت مادي و معنوي انسان‌ها هموار مي‌کند.
    آنچه از روايات معصومان نيز برمي‌آيد اين است که عقلْ چيزي است که انسان به وسيله آن حق را می‌فهمد و به آن عمل مي‌كند. پس در فرهنگ دين، آن که درست درک نمي‌کند، عاقل نيست و کسي که درک مي‌کند و عالم است، ولي به علمش عمل نمي‌کند نيز عاقل نيست. هنگامي ‌که خداوند در قرآن کافران را سرزنش مي‌کند، به اين علت است که آنان تعقل نمي‌کنند و درک صحيحي از حق و حقيقت ندارند، و آنگاه که عالمان بي‌عمل را نکوهش مي‌کند، از کاستي و عدم تعقل آنان ياد مي‌کند.
    براي نمونه پيامبر اکرم مي‌فرمايند: «إِنَّمَا يُدْرَكُ الْخَيْرُ كُلُّهُ بِالْعَقْلِ، وَ لَا دِينَ لِمَنْ لَا عَقْلَ لَه» (ابن‌شعبه حرانى، 1363، ص 54)؛ تمام نيکي‌ها به وسيله عقل به‌دست مى‌آ‏يد. هر كس عقل ندارد دين ندارد.
    در حديث ديگری آمده است: گروهى در محضر پيامبر شخصى را ستودند و از همه خصلت‌هاى نيك او ياد كردند، اما پيامبر پرسيدند: «كَيْفَ‏ عَقْلُ‏ الرَّجُلِ»؛ عقل آن مرد چگونه است؟ گفتند: اى پيامبر، ما به شما از كوشش او در عبادت و ديگر خوبي‌هاى او مى‏گوييم و شما درباره عقل او از ما مى‏پرسی؟ پيامبر پاسخ دادند: مرد احمق به سبب حماقت خود، بيش از انسان گناهكار به گناه و نابكارى آلوده مى‏گردد. فرداى قيامت، درجات بندگان خدا و دستيابى ايشان به قرب پروردگار به اندازه خردهاى ايشان است (محدث نوري، 1408ق، ج 11، ص 209).
    مقام معظم رهبري ارتباط مبارزه با دشمن و عقلانيت را اينچنين توضيح مي‌دهد:
    ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﺳﻠﻄﻪ ﻫﻢ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻭﻇﺎﯾﻒ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍﺳﺖ. «نظام ﺳﻠﻄﻪ» ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﺑﺨﺘﮏ ﺳﻨﮕﻴﻨﯽ ﺭﻭي ﭘﻴﮑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺸﺮي می‌اﻓﺘﺪ ـ ﻭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ـ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺎﺑﻮﺩ مي‌کند ﻭ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﻣﯽﺑﺮﺩ. اﯾﻦ ﻧﻈﺎﻡ ﺳﻠﻄﻪ ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ﺩﺍﺭﺩ: ﺳﻠﻄﻪﮔﺮ ﻭ ﺳﻠﻄﻪﭘﺬﯾﺮ. ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻧﻈﺎﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﮐﺮﺩ؛ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩﺍﺵ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﻧﻴﺴﺖ، ﻣﺒﺎﺭﺯﻩﺍﺵ ﺑﺎ ﻋﻘﻞ، ﺑﺎ ﮐﺎﺭ ﺣﺮﻓﻪای ﺳﻴﺎﺳﯽ ﻭ ﺑﺎ ﺷﺠﺎﻋﺖ ﺩﺭ ﻣﻴﺪﺍﻥﻫﺎي ﻻﺯﻡ ﻭ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺳﺖ (بيانات رهبر انقلاب در ديدار رئيس‌جمهور و اعضاي هيأت دولت، 8/6/1384).
    در اسناد بالادستي نظام جمهوري اسلامي ايران نيز اهتمام به عنصر «عقلانيت» براي ارتقای سطح کيفي برنامه‌هاي راهبردي نظام و نيز رسيدن به اهداف و آرمان‌هاي بلند آن مدنظر قرار گرفته است. براي نمونه، در جاي‌جاي سند «ﺍﻟﮕﻮي ﭘﺎیة ﺍﺳﻼﻣﯽ ـ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ» ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ، ﺍﻫﻢ ﻣﺒﺎﻧﯽ ﻭ ﺁﺭﻣﺎﻥﻫﺎي ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻭ ﺍﻓﻖ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﮐﺸﻮﺭ ﺩﺭ ﭘﻨﺞ ﺩﻫﻪ ﺁﯾﻨﺪﻩ، ﺗﺮﺳﻴﻢ ﻭ ﺗﺪﺍﺑﻴﺮ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮﺍي ﺩﺳﺘﻴﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ زير نظر مقام معظم رهبري ﻃﺮﺍﺣﯽ گردیده، بارها از عنصر «عقلانيت» به‌عنوان يکي از پايه‌هاي کاربردي اين سند نام برده شده است؛ چنان‌که در بند «ﻣﺒﺎﻧﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ‌ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ» اين الگو آمده است:
    ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺍﺭﺍي ﮐﻤﺎﻝ ﻭ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭي ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏﻫﺎي ﺻﺤﻴﺢ ﻭ ﺩﺭ ﭼﺎﺭﭼﻮﺏ ﺗﻤﺴﮏ ﺑﻪ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﺍﻟﻬﯽ ﻭ ﺭﺷﺪ ﻋﻘﻼﻧﯽ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻧﻬﺎﯾﯽ ﺁﻥ ﻭﺍﺻﻞ ﺷﻮﺩ (فراخوان رهبر انقلاب براي تکميل و ارتقاي الگوي پايه اسلامي ايراني پيشرفت، 22/7/1397).
    همچنين در اين سند ارزشمند آمده است: ﺍﺻﻮﻝ ﺍﺭﺯﺵﻫﺎ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﻋﻘﻞ ﻭ ﻓﻄﺮﺕ، ﻭ ﺗﻔﺼﻴﻞ ﺁﻥ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﮐﺘﺎﺏ ﻭ ﺳﻨﺖ ﻗﺎﺑﻞ ﮐﺸﻒ ﺍﺳﺖ (همان). در همين سند بالادستي و در بخش ﻣﺒﺎﻧﯽ ﺩﯾﻦﺷﻨﺎﺧﺘﯽ عنصر «عقلانيت» به همراه «وحي آسماني» از جمله مباني تحقق تمدن‌سازي و پيشرفت اسلامي دانسته شده است:
    ﺧﺮﺩﻭﺭﺯي ﻭ ﺗﻤﺴﮏ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺑﺸﺮي ﻭ ﺗﺠﺎﺭﺏ ﻋﻘﻼﯾﯽ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﺄﮐﻴﺪ ﺍﺳﻼﻡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻭﺣﯽ ﻣﺎﯾﻪ ﺷﮑﻮﻓﺎﯾﯽ ﻋﻘﻞ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﺍﺯﺍﯾﻦ‌ﺭﻭ ﺗﻤﺪﻥﺳﺎﺯي ﻭ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍﻓﺰﻭﻥ ﺑﺮ ﺗﮑﻴﻪ ﺑﺮ ﺍﺻﻮﻝ، ﺍﺭﺯﺵﻫﺎ ﻭ ﺗﻌﺎﻟﻴﻢ ﺍﺳﻼﻣﯽ، ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﺑﺸﺮي ﻧﻴﺰ ﻫﺴﺖ (همان).
    نکته قابل دقت آنکه در قسمت «ﺗﺪﺍﺑﻴﺮ» اين سند، افزون بر تأکيد بر ﮔﺴﺘﺮﺵ ﺗﻌﻠﻴﻢ ﻭ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻭﺣﻴﺎﻧﯽ، ﻋﻘﻼﻧﯽ ﻭ ﻋﻠﻤﯽ در درون کشور، بر ﺗﺮﻭﯾﺞ ﻋﻘﻼﻧﻴﺖ ﻭ ﺭﻭﺣﻴﻪ ﺟﻬﺎﺩي ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﻼﻡ ﻭ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﺍﺯ ﺣﺮﮐﺖﻫﺎي ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻭ ﻧﻬﻀﺖﻫﺎي ﺁﺯﺍﺩيﺑﺨﺶ ﻭ ﺍﺳﺘﻴﻔﺎی ﺣﻘﻮﻕ ﻣﺮﺩﻡ ﻓﻠﺴﻄﻴﻦ نیز تأکيد کرده است (همان).
    نتيجه‌گيري
    يافته‌هاي اين پژوهش نشان مي‌دهد:
    الف. در جهان امروز و با توجه به دشمني‌هاي روزافزون کشورهاي مخالف نظام جمهوري اسلامي، اقتدار دفاعي اين نظام امري ضروري، بلکه يک تکليف ديني و ملي است.
    ب. نظام جمهوري اسلامي ايران براي دستيابي ‌به اقتدار دفاعي همه‌جانبه در عرصه مباني و اصول، بايد به داشته‌هاي خود (يعني تعاليم دين مبين اسلام و رهنمود‌هاي رهبر فرزانه انقلاب) اتکا داشته باشد.
    ج. به‌منظور گفتمان‌سازي و نيز ارائه راهکارهاي نافع براي دستيابي ‌به اقتدار دفاعي، پيشنهاداتي در دو بعد نظري و عملي بر مبنای نظرات راهبردي مقام معظم رهبري قابل طرح است.
    د. در بُعد نظري، مهم‌ترين عناصر «اقتدار» و «ترويج تفکرات اميدبخش و پيروزي‌آفرين» (همچون معنويت، باور به امدادهاي غيبي، تقويت اعتقاد به احدي‌‌الحسنيين) است.
    ط. در بُعد عملي مهم‌ترين عناصر «تربيت نيروي انساني مقتدر»، «تهيه تجهيزات کارامد»، «برپايی نهضت برتري علمي» و «گسترش عقلانيت در جامعه» است.
    و. تلاش مجدانه مسئولان و گروه‌هاي مرجع مي‌طلبد تا بر مبنای آموزه‌هاي دين، در عرصه‌هاي گوناگون، اقتدار دفاعي کشور را ارتقا دهند. در اين زمینه بر محققان و پژوهشگران حوزه دفاعي لازم است تا با مطالعات عميق، ساير عناصر قدرت دفاعي را بررسي و به جامعه هدف معرفي نمايند.

     

    References: 
    • ابن‌ ابي‌الحديد، عبد الحميد‌بن هبة‌الله، 1404ق، شرح نهج البلاغه، قم، كتابخانة آيت‌الله مرعشي نجفي.
    • ابن‌شعبه حرانى، حسن‌بن على‏، 1363، تحف العقول‏، قم، جامعة مدرسين‏.
    • ابن‌شهرآشوب مازندرانى، محمد‌بن على‏، 1379ق، مناقب آل ابي‌طالب، قم، علامه.
    • بحراني،‌ هاشم‌بن سليمان، ‏1415ق، البرهان في تفسير القرآن‏، قم‏، بنياد بعثت.
    • بخشايشى اردستانى، احمد، 1376، اصول علم سياست، تهران، آواى نور.
    • بيانات رهبر معظم انقلاب، در: Khamenei.ir
    • بيانيه گام دوم انقلاب، در: Khamenei.ir
    • جوادي آملي، عبدالله، 1386، تفسير تسنيم، قم، اسراء.
    • جوهرى بصرى، احمد‌بن عبدالعزيز، بي‌تا، السقيفة و فدك‏، تهران، مكتبة نينوى الحديثه.
    • حرعاملي، محمد‌بن حسن‏، 1409ق، وسائل الشيعه، قم، مؤسسة آل‌البيت.
    • خطيبي، محمد و ديگران، 1396، فرهنگ شيعه، قم، زمزم هدايت.
    • راغب اصفهانى، حسين‌بن محمد، 1412ق، مفردات ألفاظ القرآن، بيروت، دارالعلم.‏
    • رشيدزاده، فتح‌الله و ذبيح‌الله عشوري، 1390، «الگوي راهبردي تحکيم و توسعه اقتدار دفاعي امنيتي جمهوري اسلامي ايران»، مطالعات دفاعي استراتژيك، ش 46، ص 121ـ142.
    • رضي بهابادي، بي‌بي‌سادات و ديگران، 1399، «مباني قرآني عوامل معنوي اقتدار ملي از منظر مقام معظم رهبري»، پژوهش‌هاي سياست اسلامي، سال هشتم، ش 17، ص 11ـ39.
    • رهبر، فرهاد و ديگران، 1395، «نقش اقتدار و مرجعيت علمي در امنيت و منفع ملي با نگاه به اصول و آرمان‌هاي انقلاب اسلامي»، مطالعات انقلاب اسلامي، سال سيزدهم، ش 44، ص 167ـ188.
    • صدوق، محمدبن علی، 1413ق، من لا يحضره الفقيه‏، قم، دفتر انتشارات اسلامى.
    • عميدزنجانى، عباسعلى، 1366، فقه سياسى، تهران، اميرکبير.
    • فتحي، محمد و ديگران (تهيه و تنظيم)، 1397، قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، تهران، پژوهشکده شواري نگهبان.
    • قمى، عباس‏، 1414ق، سفينة البحار، قم، اسوه.
    • قيصري، نورالله و احسان خضري، 1395، «سياست دفاعي نظام جمهوري اسلامي ايران: بررسي اسناد کلان»، رهيافت انقلاب اسلامي، سال دهم، ش 37، ص 57-74.
    • كلانتري، فتح‌الله، 1396، «تأثير اقتدار دفاعي بر اقتدار سياسي از ديدگاه امام خامنه‌اي»، سياست دفاعي، سال بيست و پنجم، ش 98، ص 39-61.
    • مجلسي، محمدباقر، 1403ق، بحارالانوار، بيروت، دار احياء التراث العربي.
    • محدث نوري، حسين‌بن محمدتقى‏، 1408ق، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسة آل‌البيت.
    • مرتضى زبيدى، محمدبن محمد، 1414ق، تاج العروس من جواهر القاموس، بيروت، دار الفكر.
    • مرکز پژوهش‌هاي مجلس شوراي اسلامي، 1385، در: https://rc.majlis.ir/fa/law/show
    • مکارم شيرازي، ناصر و ديگران، 1374، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه.
    • وبگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسي، 1401، در: https://apll.ir.
    • يداللهي، رضا، 1399، «مباني و اصول دفاعي جمهوري اسلامي ايران از منظر قرآن کريم»، مطالعات دفاعي استراتژيک، سال هجدهم، ش 79، ص 311-330.
    • يعقوبي، احمد‌بن ابى‌يعقوب، بي‌تا، تاريخ يعقوبى‏، بيروت، دار صادر.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    رکنی لموکی، محمدتقی.(1401) پیشران‌های دینی دستیابی ‌به اقتدار دفاعی در نظام جمهوری اسلامی با تأکید بر اندیشه امام خامنه‌ای . دو فصلنامه معرفت سیاسی، 14(1)، 59-78

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    محمدتقی رکنی لموکی."پیشران‌های دینی دستیابی ‌به اقتدار دفاعی در نظام جمهوری اسلامی با تأکید بر اندیشه امام خامنه‌ای ". دو فصلنامه معرفت سیاسی، 14، 1، 1401، 59-78

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    رکنی لموکی، محمدتقی.(1401) 'پیشران‌های دینی دستیابی ‌به اقتدار دفاعی در نظام جمهوری اسلامی با تأکید بر اندیشه امام خامنه‌ای '، دو فصلنامه معرفت سیاسی، 14(1), pp. 59-78

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    رکنی لموکی، محمدتقی. پیشران‌های دینی دستیابی ‌به اقتدار دفاعی در نظام جمهوری اسلامی با تأکید بر اندیشه امام خامنه‌ای . معرفت سیاسی، 14, 1401؛ 14(1): 59-78