سال پانزدهم، شماره اول، پياپي 29، بهار و تابستان 1402، ص45-58
محسن رضواني/ دانشيار گروه علوم سياسي مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) rezvanim@gmail.com
دريافت: 12/10/1401 ـ پذيرش: 24/01/1402
چکيده
در فلسفه سياسي سه نگرش کلان درباره حدود تصدي دولت مطرح است: ۱) نگرش سوسيالي؛ ۲) نگرش ليبرالي؛ ۳) نگرش اسلامي. در نگرش سوسيالي، تصدي دولت حداکثري و تصدي مردم حداقلي است. عمده امور سياسي، اجتماعي، اقتصادي، امنيتي و فرهنگي به عهده دولت است و مردم نقش کمتري در تصدي امور جامعه دارند. در نگرش ليبرالي، تصدي دولت حداقلي و تصدي مردم حداکثري است. نقش دولت در حد ضرورت و بيشتر راهبردي و نظارتي و براي حفظ امنيت و نظم عمومي است و عمده امور جامعه به عهده مردم و بخش خصوصي است. در نگرش اسلامي، تصدي دولت و مردم ميانه و معتدل است. معيار تصدي دولت و مردم نيازهاي ثابت و متغير جامعه است. در نيازهاي ثابت و ضروري مانند امنيت، نظم و دفاع دولت بايد متصدي امور جامعه باشد، اما در نيازهاي متغير و غيرضروري، آحاد مردم بايد متصدي امور جامعه باشند. در نتيجه حدود تصدي دولت اسلامي با توجه به نيازهاي ضروري جامعه اسلامي و فقدان متصدي مطلوب مردمي تعيين ميشود. مقاله حاضر با نقد دو نگرش سوسيالي و ليبرالي، به تبيين نگرش اسلامي از منظر علامه مصباح يزدي پرداخته است.
کليدواژهها: تصدي دولت، نقش دولت، وظايف دولت، دولت سوسيالي، دولت ليبرالي، دولت اسلامي، علامه مصباح يزدي.
* اين مقاله در همايش بينالمللي «علوم انساني اسلامي در انديشه علامه محمدتقي مصباح يزدي» پذيرش شده است.